battleship
battleship - کشتی جنگی
noun - اسم
UK :
US :
بزرگترین نوع کشتی مورد استفاده در جنگ با اسلحه های بسیار بزرگ و زره های سنگین
یک کشتی نظامی بسیار بزرگ با تفنگ های بزرگ
a game for two people in which they each try to guess the position of marks the other person has placed on a grid (= an arrangement of squares) representing ships and battleships
یک بازی برای دو نفر که در آن هر کدام سعی می کنند موقعیت علامت هایی را که شخص دیگر روی یک شبکه (= آرایش مربع ها) نشان دهنده کشتی ها و کشتی های جنگی قرار داده است حدس بزند.
او سال بعد یک کشتی جنگی دریافت کرد و در نهایت فرمانده ناوگان شد.
این بازی با کشتیهای رزمی کلینگون و فدراسیون و یک تاس ده طرفه انجام میشود.
ناو جنگی نیروی دریایی سلطنتی در سواحل دوون جنوبی با از دست دادن بیش از 500 نفر اژدر شد.
Things were going well until the arrival of the Borg, a multi-armed, part-organic battleship that was virtually indestructible.
همه چیز خوب پیش می رفت تا زمانی که بورگ، یک نبرد ناو چند مسلح و جزئی ارگانیک بود که عملاً تخریب ناپذیر بود.
ما تمام روز با کشتی های جنگی بازی می کردیم و هیچ کس نمی خواست از تلفن استفاده کند.
در همان سال کشتی جنگی ونگارد در اسکاپا فلو منفجر شد.
یک هواپیما کشتی جنگی را در دریا غرق کرد.
سه زیردریایی به کشتی جنگی قدرتمند حمله کردند.
یک روز باران آمد و ما تمام روز را با کشتی های جنگی بازی کردیم.
فریادهای D-9! و تو منو گرفتی! وقتی مردم Battleship بازی می کنند شنیده می شود.
warship
کشتی جنگی
destroyer
ناوشکن
gunboat
قایق توپدار
battlewagon
واگن جنگی
man-of-war
مرد جنگ
کشتی سرمایه
floating fortress
قلعه شناور
کشتی خط
dreadnought
ترسناک
flagship
گل سرسبد
liner
آستر
کشتی
کشتی جنگی واحد سبک
کشتی سربی
مادری
flotilla leader
رهبر ناوگان
cutter
کاتر
corvette
کوروت
frigate
ناوچه
submarine
زیردریایی
dreadnaught
رزمناو
cruiser
قایق بزرگ
نویسنده
creator
ایجاد کننده
restorer
مرمت کننده
