bungalow
bungalow - خانه ییلاقی
noun - اسم
UK :
US :
خانه ای که همه در سطح زمین است
یک خانه کوچک که اغلب در یک سطح است
a house that usually has only one storey (= level), sometimes with a smaller upper storey set in the roof and windows that come out from the roof
خانه ای که معمولاً فقط یک طبقه (= سطح) دارد، گاهی اوقات با طبقه بالایی کوچکتر در پشت بام و پنجره هایی که از پشت بام بیرون می آیند.
یک خانه کوچک همه در یک سطح
امتناع خانه های ییلاقی: طرح های ساخت سه خانه ییلاقی در روستای فارم، تریمدون، رد شده است.
سکونتگاهی متشکل از آپارتمانها و خانههای ییلاقی، حدود 20 شهروند سالخورده را با یک سرپرست ساکن در خود جای داده است.
قیمت سایر اتاق ها و خانه های ییلاقی تا 3000 دلار در شب است.
More than 600 people were evacuated from their homes in Norfolk and eight bungalows collapsed after the sea washed away their foundations.
بیش از 600 نفر از خانه های خود در نورفولک تخلیه شدند و 8 خانه ییلاقی پس از اینکه دریا پایه های آنها را شست، فروریخت.
از پنجره اتاق خواب، کانورس میتوانست آقای روشه را ببیند که در چمنهای پشت خانههای ییلاقیاش فرو رفته است.
او و همسرش در یک خانه ییلاقی مدرن در حومه شهر زندگی می کردند.
همانطور که او به خانه ییلاقی پدر گرگ نزدیک می شود، ترانزیت آبی را می بیند که دور می شود.
Koju drove implacably on until we reached our destination Baabara, a cluster of old stone bungalows.
کوجو بیرحمانه رانندگی کرد تا به مقصدمان بابارا رسیدیم، مجموعهای از خانههای ییلاقی سنگی قدیمی.
hut
کلبه
کابین
shack
کانکس
shanty
بیل
hovel
دهنه
shed
اردوگاه
هر دو
bothy
فاجعه
cottage
هوچ
chalet
پناه
whare
بیرون خانه
lodge
محافظ
hooch
خانه
hootch
تخت
hutch
سپر
hutment
ساخت و ساز
کج کردن
outhouse
هوک
shieling
کابانا
گهواره
cot
شبنگ
shiel
گونیا
outbuilding
کوهان دار
tilt
جعبه
hok
cabana
crib
shebang
gunyah
humpy
palace
قصر
villa
ویلا
