casserole
casserole - قابلمه
noun - اسم
UK :
US :
غذایی که به آرامی در مایع در ظرف سرپوشیده در فر پخته می شود
ظرفی با پوشش عمیق که برای پختن غذا در فر استفاده می شود
برای پختن غذا در قابلمه
a dish made by cooking meat vegetables, or other foods in liquid inside a heavy container at low heat or the heavy deep container with a lid used in cooking such dishes
ظرفی که از پختن گوشت، سبزیجات یا سایر غذاها در مایع داخل ظرف سنگین با حرارت کم یا ظرف سنگین و عمیق با درب در پخت این ظروف درست می شود.
a dish made by cooking meat vegetables, or other foods inside a heavy container at low heat or the heavy deep container with a lid used in cooking such dishes
ظرفی که با پختن گوشت، سبزیجات یا سایر غذاها در ظرف سنگین با حرارت کم یا ظرف سنگین و عمیق با درب در پخت این ظروف درست می شود.
یک قابلمه روی اجاق، یک قابلمه در فر و یک یادداشت روی پیشخوان بود.
یک کاسه مرغ
در یک قابلمه بزرگ نسوز، مفاصل مرغ را در روغن سرخ کنید تا قهوه ای طلایی شوند.
بیکن، گوشت خوک و اردک را در روغن سرخ کنید و به یک قابلمه بزرگ منتقل کنید.
موریل به طور پیوسته از طریق سوپ گوجهفرنگی، کاسرول جگر و کرامبل سیب جریان صحبتهای کوچک را حفظ کرد.
Pour into 1 quart casserole dish top with cheese and bake for 25 to 30 minutes or until brown and bubbly.
در ظرف 1 لیتری بریزید، پنیر را روی آن ریخته و به مدت 25 تا 30 دقیقه یا تا زمانی که قهوه ای و حباب دار شود بپزید.
Deion در مورد اینکه چگونه می توانید آن باقیمانده های تعطیلات را به یک کاسروی ساده تبدیل کنید.
برای تغییر شکل ماهیتابه، 3 تا 4 عدد گوش ماهی آماده یا یک شیشه کوچک صدف آبکش شده اضافه کنید.
به عنوان مثال، گوشت گاو پروونکا و کاسرول کدو سبز، مناسب بودند اما متمایز نبودند.