giggle
giggle - خندیدن
verb - فعل
UK :
US :
to laugh quickly quietly and in a high voice because something is funny or because you are nervous or embarrassed
خندیدن سریع، آرام و با صدای بلند، چون چیزی خنده دار است یا به این دلیل که عصبی یا خجالت زده هستید
خنده ای سریع، آرام و با صدای بلند
to laugh repeatedly in a quiet but uncontrolled way often at something silly or rude or when you are nervous
خندیدن مکرر به روشی آرام اما کنترل نشده، اغلب به چیزهای احمقانه یا بی ادبانه یا زمانی که عصبی هستید
یک خنده عصبی یا احمقانه
موقعیتی که نمی توانید از قهقهه زدن دست بردارید
چیزی که خنده دار است، اغلب زمانی که شامل خندیدن به شخص دیگری است
به آرامی خندیدن، به ویژه به روشی عصبی، اغلب در مورد چیزی احمقانه
اما لسلی جین مطمئناً این کار را کرد و شروع به قهقهه زدن کرد.
آیا وزیر خوش تیپ شما را نجات می دهد؟ آنها قهقهه زدند
شما دو دختر برای چی میخندید؟
و مگی خندیده بود و واقعاً دلداری داده بود.
در حالی که او با او گپ می زد، نیشخندی زد و خرخر کرد.
لیندا و کریستینا با یک شوخی خصوصی میخندیدند.
او عصبی قهقهه زد و صورتی روشن شد.
او از خوشحالی می خندید و در ابتدا نمی توانست کلمات را بیرون بیاورد.
دخترها از این شوخی خندیدند.
آنها در حالی که منتظر نوبت خود بودند، عصبی میخندیدند.
او با لذت قهقهه زد.
The children giggled hysterically.
بچه ها هیستریک می خندیدند.
آنها در حالت قهقهه فرو ریختند.
آنها در مورد تصادف معلم خود می خندیدند.
داشتیم روی چند عکس قدیمی می خندیدیم.
این قهقهه زدن در ردیف عقب را متوقف کنید!
چند قهقه عصبی از طرف تماشاگران شنیده شد.
سعی کردم خنده ای را خفه کنم.
من در سخنرانی قهقهه زدم.
فقط برای یک خنده، شلوارش را در حالی که در آب بود پنهان کردیم.
نمی توانستیم جلوی خندیدن را بگیریم.
chuckle
خندیدن
titter
تیتر
chortle
چرتله
snicker
نیشخند
snigger
دزدگیر
خنده
teehee
تی هی
twitter
توییتر
cackle
غلغله کردن
guffaw
گاف
boff
بد
boffo
بوفو
boffola
بوفولا
cachinnation
cachinnation
laughter
ساده
simper
تمسخر
sneer
اسب خنده
horselaugh
پوزخند زدن
smirk
خنده نیمه سرکوب شده
tee-hee
خنده شکمی
half-suppressed laugh
هی هاو
belly laugh
غرش
hee-haw
گریه کن
roar
کلاغ
shriek
زوزه کشیدن
chuckling
خرخر کردن
crow
فریاد
howling
غرغر کردن
snort
gurgle