multilingual
multilingual - چند زبانه
adjective - صفت
UK :
US :
استفاده، صحبت کردن یا نوشتن به چندین زبان مختلف
قادر به صحبت به بیش از دو زبان
نوشته شده یا صحبت به بیش از یک زبان
(of people or groups) able to use more than two languages for communication or (of a thing) written or spoken in more than two different languages
(از افراد یا گروه ها) قادر به استفاده از بیش از دو زبان برای ارتباط، یا (از یک چیز) نوشته شده یا صحبت به بیش از دو زبان مختلف
نوشته شده یا در چندین زبان مختلف موجود است
قادر به صحبت به چندین زبان مختلف
بسیاری از افرادی که در پارلمان اروپا کار می کنند چند زبانه هستند.
Recent surveys including that carried out by the Linguistic Minorities Project 1985 have revealed the extent to which Britain is multilingual.
بررسیهای اخیر، از جمله بررسیهای انجامشده توسط پروژه اقلیتهای زبانی در سال 1985، میزان چندزبانه بودن بریتانیا را آشکار کرده است.
It offers multilingual and interdisciplinary curriculum at University degree level.
این برنامه درسی چند زبانه و بین رشته ای در سطح مدرک دانشگاهی ارائه می دهد.
چنین سیاستی برای کودکان دوزبانه یا چند زبانه مفید خواهد بود.
A particular priority is research on classroom interaction in multiethnic and multilingual classrooms. 10.
یک اولویت خاص تحقیق در مورد تعامل کلاس درس در کلاس های چند قومیتی و چند زبانه است. 10.
a multilingual phrasebook
یک کتاب عبارات چند زبانه
این هتل دارای کارکنان چند زبانه است.
There is growing interest in multilingual thesauri for application in international information retrieval networks.
علاقه فزاینده ای به اصطلاحنامه های چند زبانه برای کاربرد در شبکه های بازیابی اطلاعات بین المللی وجود دارد.
In fact well-educated, multilingual women from many different countries worked as international stewardesses.
در واقع، زنان تحصیل کرده و چند زبانه از کشورهای مختلف به عنوان مهماندار بین المللی کار می کردند.
multilingual translators/communities/societies
مترجمان / جوامع / جوامع چند زبانه
یک کلاس درس چند زبانه
کتاب عبارات چند زبانه
یک فرهنگ لغت آنلاین چند زبانه
او در باشگاه درس زبان می گیرد تا بتواند هم تیمی های چند زبانه خود را درک کند.
ایالت اطلاعات رای گیری چندزبانه را تولید می کند.
a multilingual website
یک وب سایت چند زبانه
multilingual instructions/services
دستورالعمل/خدمات چند زبانه
multilingual staff/employees/workers
کارکنان/کارمندان/کارگران چند زبانه
bilingual
دو زبانه
polyglot
پلیگلوت
trilingual
سه زبانه
multilanguage
چند زبانه
multilinguistic
روان، سلیس
plurilingual
دیگلوت
fluent
چند زبانی
diglot
polyglottal
polyglottic
monolingual
تک زبانه
unilingual
تک زبانی
monoglot
