airing

base info - اطلاعات اولیه

airing - پخش می شود

noun - اسم

/ˈerɪŋ/

UK :

/ˈeərɪŋ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [airing] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • an opportunity to give your views an airing


    فرصتی برای پخش دیدگاه های خود

  • The subject got a thorough airing in the British press.


    این موضوع به طور کامل در مطبوعات بریتانیا پخش شد.

  • to give the sheets/blankets/clothes an airing


    برای هوا دادن به ملحفه ها / پتوها / لباس ها

  • Open the windows and give the house a good airing.


    پنجره ها را باز کنید و به خانه هوای خوبی بدهید.

  • The arguments for and against the proposals have been given a good airing.


    استدلال های موافق و مخالف پیشنهادها به خوبی پخش شده است.

  • The room was damp and smelly so we opened all the windows and gave it a good airing.


    اتاق نم و بدبو بود، بنابراین همه پنجره ها را باز کردیم و هوای خوبی به آن دادیم.

  • a full/good/public airing


    پخش کامل/خوب/عمومی


  • ایده های او برای اصلاح پرداخت اولین بار در ماه آینده پخش عمومی خواهد شد.

synonyms - مترادف
  • aeration


    هوادهی

  • freshening


    خوشبو کردن

  • ventilation


    تهویه

  • oxygenating


    اکسیژن رسان

  • aerating


    خنک کننده

  • ventilating


    خشك كردن

  • cooling


    طراوت بخش

  • drying


    تهویه مطبوع

  • refreshing


    قرار گرفتن در معرض هوا

  • air conditioning


    پخش کردن


  • گردش هوا

  • airing out


    تصفیه کننده

  • air circulation


  • purifying


antonyms - متضاد

  • راز


  • پوشش

  • hiding


    قایم شدن

  • concealment


    پنهان کاری

  • covering


    ایمنی


  • یقین - اطمینان - قطعیت

  • certainty


    تضمین

  • surety


    حفاظت


  • نگه داشتن

  • keeping


    ساکت


لغت پیشنهادی

warring

لغت پیشنهادی

fine

لغت پیشنهادی

aged