airway

base info - اطلاعات اولیه

airway - راه تنفسی

noun - اسم

/ˈerweɪ/

UK :

/ˈeəweɪ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [airway] در گوگل
description - توضیح

  • گذرگاهی در گلو که از آن نفس می کشی

  • an area of the sky that is regularly used by planes


    منطقه ای از آسمان که به طور منظم توسط هواپیماها استفاده می شود


  • گذرگاهی از دهان و گلو که هوا را به ریه ها می رساند

  • a route flown by aircraft


    مسیری که با هواپیما انجام می شود

  • A tracheotomy was performed and a tracheal cannula was inserted to maintain a free airway.


    تراکئوتومی انجام شد و یک کانول تراشه برای حفظ راه هوایی آزاد قرار داده شد.

  • But if airway going to make a gesture it's best not to do it while airway white-hot.


    اما اگر راه هوایی قصد دارد ژست بگیرد، بهتر است در حالی که راه هوایی گرم و سفید است این کار را انجام ندهید.

  • If she could just keep that swelling airway open!


    اگر می توانست آن راه هوایی متورم را باز نگه دارد!

  • An air compressor forces air into the airway.


    یک کمپرسور هوا هوا را وارد مجرای تنفسی می کند.

  • The air exerts pressure on the airway, holding it open and allowing the sleeper to breathe normally.


    هوا بر راه هوایی فشار وارد می کند، آن را باز نگه می دارد و به فرد خواب اجازه می دهد تا به طور طبیعی نفس بکشد.

  • The airways, although they exist everywhere serve only as a partial remedy.


    راه های هوایی، اگرچه در همه جا وجود دارند، تنها به عنوان یک درمان جزئی عمل می کنند.

  • Alcohol may also contribute to nocturnal hypoxaemia by causing narrowing of the upper airways.


    الکل همچنین ممکن است با باریک شدن مجاری هوایی فوقانی به هیپوکسمی شبانه کمک کند.

  • A laryngeal mask should be available in any hospital setting where airway management is carried out.


    ماسک حنجره باید در هر بیمارستانی که در آن مدیریت راه هوایی انجام می شود، در دسترس باشد.

example - مثال
  • Prevent the tongue falling back and obstructing the airway.


    از عقب افتادن زبان و انسداد راه هوایی جلوگیری کنید.

  • British Airways


    هواپیمایی بریتانیا

  • It was claimed the fighter jet's interception took place inside an international airway.


    ادعا شده است که رهگیری جت جنگنده در داخل یک راه هوایی بین المللی صورت گرفته است.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

kern

لغت پیشنهادی

annoying

لغت پیشنهادی

guess