appellant
appellant - تجدیدنظرخواه
noun - اسم
UK :
US :
![نتیجه جستجوی لغت [appellant] در گوگل](data:image/svg+xml;base64,PHN2ZyB4bWxucz0iaHR0cDovL3d3dy53My5vcmcvMjAwMC9zdmciIHdpZHRoPSIxOTciIGhlaWdodD0iMjU1IiB2aWV3Qm94PSIwIDAgMTk3IDI1NSI+PHJlY3Qgd2lkdGg9IjEwMCUiIGhlaWdodD0iMTAwJSIgc3R5bGU9ImZpbGw6I2NmZDRkYjtmaWxsLW9wYWNpdHk6IDAuMTsiLz48L3N2Zz4= "appellant")
شخصی که علیه این تصمیم در دادگاه تجدید نظر کند
شخصی که علیه حکمی که در دادگاه بدوی صادر شده است به دادگاه بالاتر استیناف می کند
someone who is involved in making a legal appeal (= a request to a legal court or authority to change a previous decision)
کسی که درگیر درخواست تجدید نظر قانونی است (= درخواست از دادگاه قانونی یا مرجع برای تغییر تصمیم قبلی)
کسی که برای تغییر یک تصمیم قانونی یا رسمی تجدید نظر می کند
That situation was avoided in the present case because the appellant chose not to give evidence for the reason already stated.
از این وضعیت در پرونده حاضر اجتناب شد، زیرا تجدیدنظرخواه به دلیلی که قبلاً ذکر شد، ترجیح داد که مدرکی ارائه ندهد.
In the absence of the jury counsel for the appellant submitted that the documents were inadmissible in the criminal proceedings.
در غیاب هیئت منصفه، وکیل شاکی اظهار داشت که اسناد در دادرسی کیفری غیرقابل پذیرش هستند.
در این پرونده ادعا نشد که تجدیدنظرخواه غیرصادقانه عمل نکرده است.
Nor is he entitled to examine proceedings in Parliament in order to show that the appellants by fraudulently misleading Parliament caused him loss.
همچنین او حق ندارد روند رسیدگی به پرونده را در مجلس بررسی کند تا نشان دهد که تجدیدنظرخواهان با فریب دادن متقلبانه مجلس باعث ضرر وی شده اند.
In the evidence before us the appellants have emphasised that throughout they had no intention to flout the authority of the court.
در شواهدی که پیش روی ما قرار دارد، تجدیدنظرخواهان تاکید کردهاند که در تمام طول این مدت هیچ قصدی برای زیر پا گذاشتن اختیارات دادگاه نداشتهاند.
The appellant had not been required to surrender to the Central Criminal Court and the question of granting bail did not arise.
تجدیدنظرخواه ملزم به تسلیم شدن به دادگاه کیفری مرکزی نبوده و بحث اعطای وثیقه مطرح نشده است.
شاکی به جراحت عمدی محکوم شد.
Instead they allowed offenders such as these two appellants to return again and again with further stolen property.
در عوض، آنها به متخلفانی مانند این دو شاکی اجازه دادند که بارها و بارها با اموال مسروقه بیشتر بازگردند.
اکثر درخواستهای تجدیدنظر صرفاً رد شدند، زیرا تجدیدنظرخواه از رویه مناسب پیروی نکرده بود.
در محاکمه اولیه خود، شاکی در پنج مورد از هفت اتهام محکوم شد.
هیئت منصفه شاکیان را از این توطئه همانطور که در ابتدا عنوان شده بود تبرئه کرد.