earthly
earthly - زمینی
adjective - صفت
UK :
US :
زمینی
خاکی بودن
خاکی
غیر زمینی
از زیر خاک بیرون بیاورد
---
با زندگی روی زمین و نه در بهشت مرتبط است
happening in or relating to this world and this physical life not in heaven or relating to a spiritual life
در این دنیا و این زندگی فیزیکی اتفاق می افتد یا مربوط به آن است، نه در بهشت یا مربوط به زندگی معنوی
در سؤالات یا منفی به معنای ممکن استفاده می شود
(در سوالات یا منفی استفاده می شود) ممکن است
در دنیای فیزیکی یا زندگی واقعی اتفاق می افتد یا مربوط به آن است
They become bogeymen, earthly Aliens, and -- despite the fake human faces they develop -- very easy to spot.
آنها به آدمهای بیگانه، بیگانههای زمینی تبدیل میشوند و - علیرغم چهرههای انسانی جعلی که در آنها ایجاد میشود - به راحتی قابل تشخیص هستند.
چه دلیل زمینی می تواند وجود داشته باشد که او فکر کند اکنون هر دو در یک طرف کار می کنند؟
بودا تعلیم داد که وجود زمینی پر از رنج است.
Believers wanted to be detached in many ways from earthly life and attached to heavenly life through a process called salvation.
مؤمنان می خواستند از طرق مختلف از زندگی زمینی جدا شوند و از طریق فرآیندی به نام رستگاری به زندگی بهشتی دل ببندند.
آنها به عنوان پیوندهای زمینی با خدایان عالم اموات دیده می شدند.
In its upright form it represents the vertical thrust of life across sedimentary layers of earthly matter.
در شکل عمودی خود نشان دهنده رانش عمودی حیات در لایه های رسوبی ماده زمینی است.
پروردگارا دوباره به ما یادآوری کن که می توانیم دعا کنیم و حاکمیت تو از هر قدرت زمینی بالاتر است.
مطمئناً هیچ دلیل زمینی وجود ندارد که شما با من به مراسم عشاء نروید؟
Eventually we find him established as a hermit at Finchale, having abandoned the pursuit of earthly treasure.
در نهایت ما او را به عنوان یک گوشه نشین در Finchale می یابیم که دنبال گنج زمینی را رها کرده است.
earthly desires
آرزوهای زمینی
غم های این زندگی زمینی
هیچ دلیل زمینی وجود ندارد که چرا نروید.
What earthly difference is my opinion going to make?
نظر من قرار است چه تفاوت زمینی ایجاد کند؟
او شانس زمینی برای گرفتن این شغل را نداشت.
وجود زمینی او
earthly powers
قدرت های زمینی
او چه دلیل زمینی می تواند داشته باشد که برای شما اینقدر وحشتناک است؟
چه دلیل زمینی می تواند برای این قدر بی ادبی داشته باشد؟
تمام دارایی های زمینی من در آن ون متحرک است.
worldly
دنیوی
مواد
mundane
فیزیکی
زمانی
temporal
نفسانی
carnal
گوشتی
fleshly
فانی
mortal
سکولار
secular
انسان
مادی گرا
materialistic
ناسزا
profane
حسی
sensual
زیر قمری
sublunary
زمینی
terrene
پایه
ناخالص
gross
غیر معنوی
non-spiritual
بدنی
terrestrial
جسمانی
bodily
دون؛ پست
corporeal
پست
sordid
سرجوخه
vile
زمین زاده
corporal
کم
earthborn
تلوریک
earthbound
جسمی
تلوری
telluric
آبرفتی
somatic
tellurian
alluvial
heavenly
بهشتی
معنوی
unearthly
غیر زمینی
nontemporal
غیر زمانی
unworldly
غیردنیایی
ethereal
اثیری
immaterial
غیر مادی
immortal
جاویدان
otherworldly
ماورایی
supernatural
فراطبیعی
inconceivable
غیر قابل تصور
ذهنی
nonphysical
غیر فیزیکی
دینی
nonmaterial
مقدس
ناملموس
intangible
غیر انسانی
inhuman
دائمی
غیر جسمانی
incorporeal
خداپسندانه
godly
غیر قابل توجه
insubstantial
مغزی
cerebral
الهی
divine
جزئي
mentally
روح انگیز
partial
غیر قابل لمس
soulful
کیهانی
impalpable
خلاصه
cosmic
آسمانی
abstract
celestial
