tours

base info - اطلاعات اولیه

tours - تورها

N/A - N/A

tʊr

UK :

tʊər

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [tours] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • We went on a guided tour of the cathedral/museum/factory.


    ما در یک تور با راهنما از کلیسای جامع / موزه / کارخانه رفتیم.

  • A bus took us on a sightseeing tour of the city.


    اتوبوسی ما را به گشت و گذار در شهر برد.


  • یک راهنمای تور

  • a cycling tour of Provence


    تور دوچرخه سواری پروونس

  • They've just come back from a tour of (UK also round) California's wine country.


    آنها به تازگی از یک تور (انگلستان همچنین دور) کشور شراب کالیفرنیا بازگشته اند.

  • Tour operators (= companies which arrange holidays for people) have reported a drop in sales.


    اپراتورهای تور (= شرکت هایی که تعطیلات را برای مردم ترتیب می دهند) کاهش فروش را گزارش کرده اند.

  • a lecture/concert tour


    یک تور سخنرانی/کنسرت

  • The Queen is making a two-week tour of Australia.


    ملکه در حال انجام یک تور دو هفته ای از استرالیا است.

  • She is performing in Birmingham tonight on the third leg of (= stage of) her nationwide tour.


    او امشب در بیرمنگام در سومین مرحله از (= صحنه) تور سراسری خود اجرا می کند.

  • The England cricket team is on tour in Pakistan.


    تیم کریکت انگلیس در تور پاکستان است.

  • We spent a month touring (around/round/in) Kenya.


    ما یک ماه را به گشت و گذار در کنیا (در اطراف/دور/درون) گذراندیم.

  • The New Zealand team will be touring (in) Europe this winter.


    تیم نیوزلند زمستان امسال در تور (در) اروپا خواهد بود.

  • The president toured US military bases yesterday.


    رئیس جمهور روز گذشته از پایگاه های نظامی آمریکا بازدید کرد.

  • The band is currently touring to promote the new album.


    گروه در حال حاضر در حال تور برای تبلیغ آلبوم جدید است.


  • این نمایش ابتدا در پایتخت اجرا می شود و سپس در سراسر کشور به گشت و گذار خواهد پرداخت.

  • a walking tour


    یک تور پیاده روی

  • a sightseeing tour


    یک تور گشت و گذار

  • The band is currently on tour in Australia.


    این گروه در حال حاضر در تور استرالیا به سر می برد.

  • We spent a month touring France.


    ما یک ماه را در تور فرانسه گذراندیم.

  • Alanis is touring to promote her new album.


    آلانیس برای تبلیغ آلبوم جدیدش به تور می رود.

  • As soon as we arrived, we were given a tour of the plant.


    به محض ورود، بازدیدی از کارخانه به ما داده شد.

  • We offer guided tours of the city.


    ما تورهای راهنما در شهر را ارائه می دهیم.

  • The company specializes in cycling tours of Provence.


    این شرکت در تورهای دوچرخه سواری پروونس تخصص دارد.

  • The management team made a tour of all the company's retail outlets in the country.


    تیم مدیریت از تمامی فروشگاه های خرده فروشی شرکت در کشور بازدید کرد.

  • We spent a month touring around Kenya.


    ما یک ماه را در اطراف کنیا گردش کردیم.

synonyms - مترادف

  • مسافرت رفتن

  • expedition


    اعزام

  • globetrotting


    جهانگردی


  • سفر

  • touring


    تور

  • wandering


    سرگردان

  • expeditions


    اکسپدیشن ها

  • journeys


    سفرها


  • گذر


  • کروز

  • trips


    گشت و گذار

  • cruising


    شوخی ها

  • excursions


    اودیسه ها

  • jaunts


    پرخاشگری

  • journeying


    سفرهای زیارتی

  • odysseys


    سافاری ها

  • peregrination


    کشتیرانی

  • pilgrimages


    تماشا

  • safaris


    مسافرت ایالات متحده

  • sailing


    مسافرت انگلستان

  • sightseeing


    پیاده روی

  • travelingUS


    سفرهای دریایی

  • travellingUK


    در حال سفر

  • trekking


    کوله پشتی

  • treks


    اکتشاف

  • voyages


    جت تنظیم

  • voyaging


    جنبش

  • backpacking


  • exploration


  • jet-setting



antonyms - متضاد

  • اقامت کردن

  • residence


    محل سکونت

  • sojourn


    اقامت

  • tarry


    درنگ

  • tarriance


    تارینس

لغت پیشنهادی

performed

لغت پیشنهادی

blackball

لغت پیشنهادی

capriciously