animation
animation - انیمیشن
noun - اسم
UK :
US :
فرآیند ساخت فیلم های انیمیشن، برنامه های تلویزیونی، بازی های رایانه ای و غیره
a film television programme, computer game etc that has pictures, clay models etc that seem to be really moving
یک فیلم، برنامه تلویزیونی، بازی رایانه ای و غیره که دارای تصاویر، مدل های گلی و غیره است که به نظر می رسد واقعاً متحرک هستند
liveliness and excitement
سرزندگی و هیجان
اشتیاق و انرژی
تصاویر متحرک ایجاد شده از نقاشی ها، مدل ها و غیره که توسط کامپیوتر عکس گرفته شده یا ایجاد شده اند
انرژی و اشتیاق
Animation is also the process by which an animated movie esp. a cartoon, is made from drawings done by hand or by a computer.
انیمیشن همچنین فرآیندی است که طی آن یک فیلم انیمیشن، به ویژه. یک کارتون، از نقاشی های انجام شده با دست یا کامپیوتر ساخته شده است.
Certainly all reports spoke of genuine smiles on the Girls' faces, of their brightness and animation.
مطمئناً همه گزارش ها از لبخندهای واقعی روی صورت دختران، از روشنایی و انیمیشن آنها صحبت می کردند.
مارکو با اشتیاق و انیمیشن واقعی صحبت کرد.
گره ها می توانند شامل متن، گرافیک، انیمیشن، صدا، ویدئو، تصاویر یا برنامه باشند.
Disney wanted to fill his studio with artists capable of a more fluid, more realistic animation than had ever been attempted.
دیزنی میخواست استودیوی خود را با هنرمندانی پر کند که قادر به ساخت انیمیشنی روانتر و واقعیتر از آنچه تاکنون بودهاند، هستند.
When the summer sun shines on them they become hard and brittle, and enter a state of suspended animation.
وقتی آفتاب تابستان به آنها می تابد، سخت و شکننده می شوند و وارد حالت انیمیشن معلق می شوند.
همه در حالت تعلیق انیمیشن بودند.
Other classes in the animation series include drawing Disney characters, computer animation and perfecting character voices.
کلاس های دیگر این مجموعه انیمیشن شامل طراحی شخصیت های دیزنی، انیمیشن کامپیوتری و کامل کردن صدای شخصیت ها می شود.
computer/cartoon animation
انیمیشن کامپیوتری/کارتون
The electronic dictionary included some animations.
فرهنگ لغت الکترونیکی شامل تعدادی انیمیشن بود.
صورتش از هر رنگ و انیمیشنی خالی شده بود.
او در مورد شغل جدید خود با انیمیشن عالی صحبت کرد.
او با انیمیشنی عالی در مورد آخرین اکتشافات خود صحبت کرد.
دایره المعارف های روی سی دی رام شامل صدا، تصاویر و انیمیشن های ساده است.
Thanks to computer animation, it is now possible to make cartoons much more quickly than in the past.
به لطف انیمیشن های رایانه ای، اکنون می توان کارتون ها را بسیار سریعتر از گذشته ساخت.
صدایش پر از انیمیشن بود.
liveliness
سرزندگی
vibrancy
جنب و جوش
vitality
انرژی
اشتیاق
enthusiasm
هیجان
excitement
روح
درخشندگی
sprightliness
عمل
فعالیت
شناوری
buoyancy
جوشش
ebullience
زندگی
نشاط
vivacity
بریو
brio
شور و نشاط
exuberance
روحیه بالا
high spirits
درخشش
sparkle
عجب
verve
vigourUK
vigourUK
شوق و شور
zest
جهش
bounce
پویایی
dynamism
شور
eagerness
پپ
high-spiritedness
روحیه
شادابی
pep
غیرت
spiritedness
زینگ
vivaciousness
zeal
zing
inactivity
عدم فعالیت
lethargy
بی حالی
lifelessness
بی جانی
inertia
اینرسی
sluggishness
سستی
apathy
بی تفاوتی
calm
آرام
calmness
آرامش
coldness
سردی
coolness
خنکی
افسردگی
discouragement
دلسردی
dullness
کسلی
enervation
انرژی
idleness
بیکاری، تنبلی
indifference
تنبلی
laziness
غمگینی
sadness
ناراحتی
unhappiness
کسالت
languor
خستگی
fatigue
خواب آلودگی
lassitude
فرسودگی
tiredness
انفعال
drowsiness
بی حرکتی
exhaustion
weariness
passivity
sloth
listlessness
indolence
immobility