bootstrap
bootstrap - بوت استرپ
noun - اسم
UK :
US :
a piece of leather or other strong material at the back of a boot that you use to help you pull the boot on
یک تکه چرم یا مواد محکم دیگر در پشت چکمه که برای کمک به کشیدن چکمه استفاده می کنید
to improve your situation or become more successful without help from others or without advantages that others have
بدون کمک دیگران یا بدون مزایایی که دیگران دارند، وضعیت خود را بهبود بخشید یا موفق تر شوید
برای راه اندازی کسب و کار مخصوصا اینترنتی با پول کم
In classic bootstrap fashion Fred invested his personal savings and convinced friends to work for him for free.
در مد کلاسیک بوت استرپ، فرد پس انداز شخصی خود را سرمایه گذاری کرد و دوستان را متقاعد کرد که به صورت رایگان برای او کار کنند.
این تضمین می کند که فرآیند بوت استرپ سیستم عامل بدافزار را معرفی نمی کند.
پدرش خود را از فقر روستایی نجات داده بود تا مدرک دانشگاهی در تجارت کسب کند.
Nolan bootstrapped himself into the film business cobbling together bits of 16-millimetre film stock with $6,000 to make his first feature.
نولان خود را وارد تجارت فیلم کرد و قطعاتی از سهام فیلم 16 میلی متری را با 6000 دلار جمع آوری کرد تا اولین فیلم بلند خود را بسازد.
او شرکت را بوت استرپ کرد و تمام انرژی خود را در آن ریخت.
I met a young engineer who had bootstrapped a company to offer mobile internet advertising services to brands.
با مهندس جوانی آشنا شدم که شرکتی را برای ارائه خدمات تبلیغات اینترنتی موبایلی به برندها راه اندازی کرده بود.
چکمه
شروع کنید
راه اندازی
reboot
راه اندازی مجدد
activate
فعال کردن
reset
تنظیم مجدد
restart
بار
چکمه سرد
آتش زدن
استارت آپ
میل لنگ
crank up
قدرت
روشن کنید
روشن کن
کامپیوتر را راه اندازی کنید
چکمه گرم
شروع ضربه
به حرکت درآورد
kick-start
عازم شدن
شروع کردن
مشتعل شدن
رفتن
actuate
حرکت کنید
ignite
باد کردن
get going
energiseUK
get moving
energizeUS
شروع به کار کردن چیزی
energiseUK
دست نزن
energizeUS
shutdown
خاموش شدن