kids
kids - بچه ها
N/A - N/A
UK :
US :
یک کودک
یک فرد جوان
خواهر یا برادر کوچکتر کسی
to be very happy and excited about the things around you and often react to them in a way that is silly and not controlled
در مورد چیزهای اطراف خود بسیار خوشحال و هیجان زده باشید و اغلب به آنها واکنش احمقانه و غیرقابل کنترلی نشان دهید.
یک بز جوان
چرم بسیار نرم ساخته شده از پوست بز جوان
گفتن چیزی به عنوان شوخی، اغلب باعث می شود کسی چیزی را باور کند که درست نیست
باور کردن چیزی که درست نیست، معمولاً به این دلیل که می خواهید آن را درست باشد
یک کودک یا یک بزرگسال جوان
برادر یا خواهر بچه یک برادر یا خواهر کوچکتر است.
یک بز جوان یا چرم بسیار نرم که از پوست بز جوان درست شده است
If you kid yourself you believe that something you want to be true is true although it probably is not
اگر خودتان را مسخره کنید، باور دارید که چیزی که می خواهید حقیقت داشته باشد، درست است، اگرچه احتمالاً اینطور نیست
در حالی که من کار می کردم بچه ها را به پارک برد.
او فقط 16 سال داشت، واقعاً یک بچه بود.
What's up kid?
چه خبر بچه؟
من برای دیدار برادر بچه ام و خانواده اش به فلوریدا رفتم.
وقتی آمدند باید او را می دیدی. او مثل یک بچه در مغازه شیرینی فروشی بود.
kid gloves
دستکش بچه
اوه نه، تولدت را فراموش کردم! هی، فقط/فقط شوخی کردم!
شما جایزه اول را بردید؟ شوخی می کنی! (= من واقعا تعجب کردم.)
I'm just kidding you!
من فقط با شما شوخی می کنم!
او می گوید احتمال زیادی وجود دارد که به او برگردد، اما فکر می کنم او خودش را مسخره می کند.
اگر فکر می کنید که او قصد خرید این بهانه را دارد، خودتان را مسخره می کنید.
خودتان را گول نزنید: هر چقدر هم که سخت کار کنید، آنها قصد ارتقای شما را ندارند.
بچه ها را به پارک بردم.
او فقط 19 سال دارد، فقط یک بچه است.
You’re kidding around aren’t you?
داری شوخی میکنی، نه؟
Casey’s just kidding you.
کیسی داره شوخی میکنه
او فکر می کند که او برمی گردد، اما من فکر می کنم او خودش را مسخره می کند.
offspring
فرزندان
progeny
نتاج
children
موضوع
آیندگان
posterity
نوزاد
brood
تخم ریزی
spawn
دانه
جوان
خانواده
descendants
اجداد
قلمه
progeniture
دودمان
scion
جانشینان
lineage
میوه
successors
پیوندک
وارثان
scions
موجودی
heirs
جوانان
گرفتن
youngsters
آشغال
انشعاب
litter
تولید کردن
offshoot
نوزادان
سرخ کردن
babies
نسل
fry
توله سگ
لرزان
pup
جانشینی
quiverful
وراثت
succession
heredity