me

base info - اطلاعات اولیه

me - من

pronoun - ضمیر

/mi/

UK :

/mi/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [me] در گوگل
description - توضیح

  • توسط شخصی که صحبت می کند یا می نویسد برای اشاره به خود استفاده می کند


  • بیماری که باعث می شود شما احساس خستگی و ضعف زیادی کنید و می تواند برای مدت طولانی ادامه یابد

  • the abbreviation of medical examiner


    مخفف معاینه پزشکی

  • used usually as the object of a verb or preposition, to refer to the person speaking or writing


    معمولاً به عنوان مفعول یک فعل یا حرف اضافه برای اشاره به شخصی که صحبت می کند یا می نویسد استفاده می شود


  • نت موسیقی مایل

  • abbreviation for myalgic encephalomyelitis an illness sometimes lasting for several years, in which a person's muscles and joints (= places where two bones are connected) hurt and they are generally very tired


    مخفف آنسفالومیلیت میالژیک بیماری است که گاهی چندین سال طول می‌کشد و در آن ماهیچه‌ها و مفاصل (= مکان‌هایی که دو استخوان به هم متصل می‌شوند) درد می‌کند و عموماً بسیار خسته است.

  • written abbreviation for the US state of Maine used in addresses


    مخفف نوشته شده برای ایالت مین ایالات متحده که در آدرس ها استفاده می شود

  • the person speaking; the objective form of I


    فردی که صحبت می کند؛ شکل عینی I

  • Bud was sitting across from me.


    باد روبروی من نشسته بود.

  • You guys go without me.


    شما بچه ها بدون من بروید

  • Kiki gave it to me for Christmas.


    کیکی آن را برای کریسمس به من داد.

  • He reminds me of David Bowie.


    او مرا به یاد دیوید بووی می اندازد.

  • Judy, bring me that book.


    جودی، آن کتاب را برای من بیاور.

example - مثال
  • Don't hit me.


    منو نزن

  • Excuse me!


    ببخشید!

  • Give it to me.


    به من بده

  • You're taller than me.


    تو از من بلندتري

  • Hello it's me.


    سلام من هستم

  • ‘Who's there?’ ‘Only me.’


    چه کسی آنجاست؟ فقط من.

  • Is there one for me?


    آیا یکی برای من وجود دارد؟

  • She gave me some money.


    او به من مقداری پول داد.

  • Could you pass me that book?


    آیا می توانید آن کتاب را به من بدهید؟

  • It wasn't me who offered to go it was Charlotte.


    این من نبودم که پیشنهاد رفتن دادم، شارلوت بودم.

  • Pass me that book/Pass that book to me.


    آن کتاب را به من بسپار / آن کتاب را به من بسپار.

  • I want to go to the store. Me too (= I also want to go).


    من میخواهم به مغازه بروم. «من هم (= من هم می خواهم بروم)».

  • I’d never go there alone at night. Me neither (= I also would not).


    من هرگز شبها تنها به آنجا نمی روم. «من نه (= من هم نمی خواهم).»

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

relearn

لغت پیشنهادی

indicted

لغت پیشنهادی

ticket