handicaps

base info - اطلاعات اولیه

handicaps - معلولیت ها

N/A - N/A

ˈhæn.dɪ.kæp

UK :

ˈhæn.dɪ.kæp

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [handicaps] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • I found that not having a car was quite a handicap while on holiday.


    من متوجه شدم که نداشتن ماشین در تعطیلات یک معلولیت است.

  • Handicaps give people with different abilities an equal chance of winning.


    معلولیت به افراد با توانایی های مختلف شانس مساوی برای برنده شدن می دهد.

  • My current golf handicap is nine.


    نقص گلف فعلی من 9 است.

  • Rescue efforts have been handicapped by rough seas and hurricane-force winds.


    تلاش‌های امدادی به دلیل دریای مواج و بادهای طوفانی ناتوان شده است.

  • His loss of hearing was a severe handicap.


    از دست دادن شنوایی او یک نقص شدید بود.

  • Their lack of knowledge of computer programming was not much of a handicap for them.


    عدم آگاهی آنها از برنامه نویسی رایانه برای آنها مشکل چندانی نبود.

  • a golf handicap


    نقص گلف

  • Rescue efforts have been handicapped by bad weather.


    تلاش های امداد و نجات به دلیل آب و هوای بد ناتوان شده است.

synonyms - مترادف
  • hinders


    مانع می شود

  • hampers


    مهار می کند

  • impedes


    تحمیل می کند

  • inhibits


    ترامل ها

  • obstructs


    گرفتگی عضلات

  • encumbers


    محدود کردن

  • trammels


    چک ها

  • cramps


    محدود می کند

  • curbs


    بند

  • checks


    استیمی ها

  • restricts


    غل و زنجیر

  • fetters


    هوبلز

  • stymies


    همسترینگ

  • shackles


    بلوک ها

  • hobbles


    گرفتگی

  • hamstrings


    عقب افتاده ها

  • blocks


    مانکن ها

  • clogs


    دستبند

  • retards


    شرمنده می کند

  • manacles


    محدودیت ها

  • handcuffs


    فلج می کند

  • constrains


    افسارها

  • embarrasses


    بورکز

  • limits


    بارها

  • cripples


    معایب

  • bridles


    آسیب می رساند

  • curtails


  • borks


  • burdens


  • disadvantages


  • impairs


antonyms - متضاد
  • benefits


    فواید

  • advantages


    مزایای

  • assets


    دارایی های

  • privileges


    امتیازات

  • perks


    امکانات رفاهی

  • amenities


    شایستگی ها

  • merits


    مسافت پیموده شده

  • mileages


    حق بیمه

  • premiums


    بالا

  • upsides


    هدایا

  • gifts


    انعام

  • gratuities


    پاداش ها

  • rewards


    خواص

  • virtues


    پول های بادآورده

  • windfalls


    مزایای حاشیه ای

  • bonuses


    دستاوردها

  • fringe benefits


    نعمت غیر مترقبه

  • gains


    زیاده خواهی ها

  • godsends


    ملزومات

  • indulgences


    مثبت ها

  • perquisites


    جوایز

  • pluses


    سود

  • prizes


    ارزش

  • profits


    ایالات متحده را حمایت می کند


  • به لطف انگلستان

  • favorsUS


    نقاط قوت

  • favoursUK


    تله

  • strengths


    استفاده می کند

  • strong points


  • trappings


  • uses


لغت پیشنهادی

delay

لغت پیشنهادی

indignation

لغت پیشنهادی

disapproval