also-ran
also-ran - همچنین دوید
noun - اسم
UK :
US :
کسی که نتواند در رقابت، انتخابات و غیره برنده شود
کسی در یک مسابقه که بعید است عملکرد خوبی داشته باشد یا شکست خورده باشد
هر دو پروژه، و علاوه بر این، هدفشان این است که مایکروسافت را در بازارهای فردا نیز به عنوان یک شرکت فعال تبدیل کنند.
افراد ماهری مانند Gazza نیز بسیار فراری هستند، اگرچه کاربردهای خود را دارند.
The McLaren-Honda partnership which had dominated F1 racing since 1988, was relegated to the role of also-rans.
شراکت مک لارن و هوندا، که از سال 1988 بر مسابقات فرمول 1 تسلط داشت، به نقش همرانان تنزل یافت.
He warrants only passing references, as if he were some also-ran in the race toward musical greatness.
او فقط ارجاعات گذرا را تضمین می کند، گویی که او نیز در مسابقه ای برای رسیدن به عظمت موسیقی دویده است.
It would have taken a match of some note to have lifted this last weekend of the Championship out of the also-ran trough.
اگر این آخر هفته آخر چمپیونشیپ را از قافیه ای که هم دویده بود بیرون بیاوریم، به یک مسابقه بسیار مهم نیاز داشت.
ما فقط درد آن دوان را می دانیم، برای همیشه در سایه آژیر.
بوکانی که بهترین عملکرد را در بین سه مسابقه نیز داشت، تنها 14 درصد کسب کرد.
از سوی دیگر، چندین فیلم سریدوی نیز ران بودند.
dud
احمق
flop
فلاپ
loser
بازنده
no-hoper
بدون یاور
شکست
nonstarter
بدون شروع
defeated player
بازیکن شکست خورده
unsuccessful candidate
نامزد ناموفق
unsuccessful challenger
رقیب ناموفق
unsuccessful person
فرد ناموفق
incompetent
بی عرضه
washout
شستشو
underachiever
کم کار
هيچ كس
deadbeat
مرده
born loser
بازنده متولد شده
non-starter
غیر شروع کننده
nonperformer
غیر اجرا کننده
non-achiever
غیر محقق
good-for-nothing
بیمصرف
bum
ماتحت
disappointment
ناامیدی
loafer
لوفر
ne'er-do-well
خوب نیست
has-been
بوده است
لیمو
clunker
کهنه، قدیمی
clinker
کلینکر
no-good
هیچکس
باخت
losel
برنده
victor
پیروز
قهرمان
conqueror
فاتح
vanquisher
سگ بالا
champ
شماره یک
عنوان
دارنده عنوان
برنده جایزه
titlist
مدال آور
titleholder
ویکتور لودوروم
prizewinner
برنده جام
medalist
استاد
victor ludorum
فاتح، کشورگشا
رام کننده
شکست دهنده
conquistador
جایزهدار
subduer
کوبنده
defeater
صاف کننده
prizeman
شلاق زدن
beater
رهبر
trimmer
اولین
whipper
پیشگام، پیشتاز
دارنده مدال طلا
غلبه کننده
frontrunner
قهرمان فتح
title holder
gold medallist
title-holder
overcomer
conquering hero