barracks
barracks - پادگان
noun - اسم
UK :
US :
ساختمان یا گروهی از ساختمانهایی که سربازان در آن زندگی می کنند
ساختمان یا گروهی از ساختمانها که سربازان در آن زندگی میکنند
Climbing the hill together. we stopped for a moment to look at the army barracks on the edge of town.
با هم از تپه بالا میرویم. لحظه ای ایستادیم تا به پادگان ارتش در حاشیه شهر نگاه کنیم.
سپس ماشین دیگری، این بار توقف کرد تا سرنشینان بتوانند به پادگان نیروی هوایی ایالات متحده خیره شوند.
Western diplomats said army chief General Melvin Khanga permitted his chaplain to read the letter in barracks.
دیپلمات های غربی گفتند که ژنرال ملوین خانگا، فرمانده ارتش، به کشیش خود اجازه داد تا نامه را در پادگان بخواند.
With these exceptions, troops lived in barracks, and certainly the officers were rarely posted to their home territories.
به استثنای این موارد، نیروها در پادگان ها زندگی می کردند و مطمئناً افسران به ندرت به مناطق اصلی خود اعزام می شدند.
پادگان های جدید در جایی که محله های مخروبه نیروی دریایی بود در حال افزایش است.
او دستور داد دو پادگان خراب شود و یک فواره بر روی پایه سیمانی یک مستراح ساخته شود.
an army barracks
یک پادگان ارتش
به نیروها دستور داده شد که به پادگان برگردند.
سربازان قبل از خروج از پادگان مورد بازرسی قرار می گیرند.
نیروها برای جلوگیری از درگیری بیشتر به پادگان ها بازگردانده می شوند.
پادگان با دیوار بلندی احاطه شده بود.
از 15 چادر معمولاً به عنوان پادگان تفنگداران دریایی استفاده می شد.
اردوگاه
garrison
پادگان
quarters
چهارم
billet
شمش
cantonment
کانتون
encampment
کاسرن
casern
انبار
depot
دژ
fort
کوارتل
cuartel
نگهبانی
guardhouse
بیواک
bivouac
خوابگاه
dormitory
محفظه
enclosure
مرکز فرماندهی
کلبه
hut
پیش ساخته
prefab
ایستگاه
چادر
جعبه خرچنگ
lobster box
ناوچه سنگی
stone frigate
کلبه کوونست
Quonset hut
پایه
پست
سایت
کمپینگ
campsite
چادرها
hutment
لاگر
campground
پست فرماندهی
tents
laager
دفتر
unemployment
بیکاری
تقسیم
شاخه
بخش
subdivision
زير مجموعه
زیر بخش
subsection
بازو
حوزه
واحد
افزونه
سمت
رشته
بال
انشعاب
آژانس
طبقه بندی
offshoot
سرویس
کره
classification
annexUS
انضباط
sphere
عضو
bureau
میز مطالعه
annexUS
AnnexeUK
annexeUK