provinces
provinces - استان ها
N/A - N/A
UK :
US :
one of the areas that a country or empire is divided into as part of the organization of its government which often has some control over its own laws
یکی از مناطقی که یک کشور یا امپراتوری به عنوان بخشی از سازمان دولت خود تقسیم می شود که اغلب بر قوانین خود کنترل دارد.
یکی از چهار منطقه ای که ایرلند به طور سنتی به آن تقسیم شده است
Northern Ireland
ایرلند شمالی
بخشهایی از یک کشور که پایتخت یا نزدیک یک شهر بزرگ نیستند
موضوع یا فعالیتی با علاقه، دانش یا مسئولیت خاص
تقسیم کشوری که دولت خودش را دارد
استان ها بخش هایی از یک کشور خارج از پایتخت یا مهم ترین شهر آن هستند.
استان آلبرتای کانادا
Asia Minor was Rome's richest province.
آسیای صغیر ثروتمندترین استان رم بود.
Connaught is Ireland's westernmost province.
کانات غربی ترین استان ایرلند است.
در اعماق جنوب ایرلند در استان مونستر
ما به شکوفایی اقتصادی استان و جمهوری ایرلند علاقه مندیم.
او نمی خواست در دانشگاهی در استان ها تدریس کند.
هنر رنسانس واقعاً استان او نیست - او در دوره مدرن تخصص دارد.
بازاریابی در استان بخش فروش است.
استان کبک چندین بار به استقلال از کانادا رای داده است.
معماری در استان اداره هنر است.
کشور
countryside
حومه شهر
backwaters
آب های پشت سر هم
shires
شیرها
boondocks
باندهای
boonies
پونی ها
sticks
میله ها
outlying areas
مناطق دور افتاده
backwoods
چوب های پشتی
hinterland
سرزمین داخلی
وسط ناکجا آباد
backveld
عقب افتاده
wilds
وحشی ها
platteland
پلاتلند
پشت فراتر
backcountry
عقب ماندگی
فراتر از کنده سیاه
هیچ جایی
کشور عقب
the sticks
چوب ها
booay
بووی
bush
بوته
farmland
زمین کشاورزی
outback
دورافتاده
backwater
پشت آب
rural districts
مناطق روستایی
wilderness
بیابان
tall timbers
الوارهای بلند
Woop Woop
ووپ ووپ
کمربند سبز
سرمایه، پایتخت
شهر
metropolis
کلان شهر
municipality
شهرداری
megalopolis
پولیس
polis
بخش
megacity
بورگ
borough
کیهان شهر
burg
شهرنشینی
burgh
شهرسازی
cosmopolis
زندگی شهری
conurbation
منطقه شهری
urbanism
جنگل آسفالت
مرکز ایالات متحده
مرکز انگلستان
asphalt jungle
metropolitan area
centerUS
urbanity
centreUK
