butter

base info - اطلاعات اولیه

butter - کره

noun - اسم

/ˈbʌtər/

UK :

/ˈbʌtə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [butter] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • oil


    روغن

  • margarine


    مارگارین

  • ghee


    گیلاس

  • oleo


    اولئو

  • shortening


    کوتاه کردن


  • گسترش

  • butterfat


    چربی کره

  • churned cream


    خامه خرد شده

antonyms - متضاد

  • انتقاد

  • belittlement


    تحقیر


  • سرزنش کردن

  • castigation


    محکوم کردن

  • condemnation


    محکومیت

  • denunciation


    توهین

  • insult


    جرم انگلستان

  • offenceUK


    جنایت ایالات متحده

  • offenseUS


لغت پیشنهادی

correlate

لغت پیشنهادی

corps

لغت پیشنهادی

brassy