behemoth
behemoth - غول پیکر
noun - اسم
UK :
US :
چیزی که خیلی بزرگ است
an extremely large mythical creature mentioned in the Bible, whose name is now used to describe something very big
موجودی بسیار بزرگ و افسانه ای که در کتاب مقدس ذکر شده است، که اکنون از نامش برای توصیف چیزی بسیار بزرگ استفاده می شود
یک شرکت بین المللی بسیار بزرگ و قدرتمند، تجارت، صنعت و غیره
چیزی که بسیار بزرگ و اغلب بسیار قدرتمند است
یک شرکت یا سازمان بسیار بزرگ و قدرتمند
The entertainment behemoth has said it would wait until shareholders in both companies approve the acquisition at separate meetings Thursday.
این غول سرگرمی گفته است که منتظر خواهد ماند تا سهامداران هر دو شرکت در جلسات جداگانه روز پنجشنبه خرید را تایید کنند.
اما خریداران اکنون بیشتر به مغازههای محلی خود وفادار هستند تا به غولهای بیچهره مانند فیلیپ موریس.
یکی از سلاح های جدید یک غول 2.5 میلیون دلاری است: تانک M-1.
This is the kind of high school where the students are multiethnic behemoths in their mid-30s who major in advanced sneering.
این دبیرستانی است که در آن دانشآموزان غولهای چند قومیتی در اواسط 30 سالگی خود هستند که در زمینه تمسخر پیشرفته تحصیل میکنند.
Ultimate Fighting فراتر رفت و غولهای عضلانی را در مسابقات بیرحمانه قرار داد.
The dread-swinging, goatee-toting, guitar-slashing, spring-heeled rock behemoth that is Wiz Mega Curses!
غول راک با پاشنه فنری که Wiz Mega Curses است، هولناک، تند تند، گیتار کوبنده!
مثل این بود که آمدی روی پوست چروکیده یک غول خواب فرود آمدی.
روی این باران جایگزین خسیس، غول همه موجودات زنده، درخت سرخ، رشد می کند.
Brokers hope that corporations will spring for the big bucks necessary to secure one of these behemoths.
کارگزاران امیدوارند که شرکتها برای تامین امنیت یکی از این غولها پول هنگفتی را به دست آورند.
یک غول شرکت چندملیتی
او در یک غول هفتاد طبقه در منهتن کار می کند.
یک غول زنجیره ای مواد غذایی
The motivation was to create a $70 billion behemoth out of two embattled phone-equipment companies, so together they could survive .
انگیزه ایجاد یک غول 70 میلیارد دلاری از دو شرکت تجهیزات تلفن درگیر بود تا با هم بتوانند زنده بمانند.
a corporate/financial/industrial behemoth
یک غول شرکتی/مالی/صنعتی
colossus
غول پیکر
leviathan
لویاتان
mammoth
ماموت
monster
هیولا
غول
titan
تیتان
jumbo
جامبو
whale
نهنگ
mastodon
ماستودون
whopper
بزرگ
dreadnought
ترسناک
dinosaur
دایناسور
blockbuster
فیلم یا کتاب پرمخاطب
Goliath
جالوت
elephant
فیل
Hercules
هرکول
beast
جانور
Brobdingnagian
بروبدینگناگیان
نیروی طبیعت
unstoppable force
نیروی توقف ناپذیر
hulk
هالک
goliath
کوه
ogre
سیکلوپ
فله
monstrosity
سوپرمن
Titan
چند فام
cyclops
گارگانتوآ
bulk
superman
polypheme
Gargantua
diminutive
کاهنده
dwarf
آدم کوتوله
half-pint
نیم پینت
midget
خردسال
mite
کنه
peewee
peewee
pigmy
خوک
pygmy
پیگمی
runt
دویدن
shrimp
میگو
nonentity
عدم وجود
هيچ كس
lightweight
سبک وزن
cypherUK
cypherUK
cipherUS
cipherUS
هیچ چی
zero
صفر
zilch
زیلچ
insignificancy
بی اهمیتی
homunculus
هومونکولوس
snippersnapper
تک تیرانداز
عدد
scrub
اسکراب
insect
حشره
Lilliputian
لیلیپوتی
manikin
آدمک
morsel
لقمه
gnome
گنوم
bantam
سرسری
nullity
بطلان
شخص کوچک
