armament
armament - تسلیحات
noun - اسم
UK :
US :
تسلیحات و تجهیزات نظامی مورد استفاده ارتش
فرآیند آماده سازی ارتش یا کشور برای جنگ با دادن سلاح به آن
روند افزایش تعداد و قدرت تسلیحات یک کشور
سلاح یا تجهیزات نظامی
سلاح، مواد منفجره و سایر تجهیزات نظامی
It is the principal supplier of investment goods and armaments and an increasingly important producer of consumer and export goods.
این شرکت تامین کننده اصلی کالاهای سرمایه گذاری و تسلیحات و تولید کننده مهم کالاهای مصرفی و صادراتی است.
And it was early enough for Britain's arms makers to refer to it in their autumn armaments promotions.
و آنقدر زود بود که سازندگان تسلیحات بریتانیایی در تبلیغات تسلیحاتی پاییزی خود به آن اشاره کنند.
تسلیحات دریایی متعارف بر اساس استحکام سطح تا حد زیادی زینتی شده است.
It evoked a huge and apparently permanent armament industry now wholly dependent... on government contracts.
این صنعت عظیم و ظاهراً دائمی تسلیحات را برانگیخت که اکنون کاملاً به قراردادهای دولتی وابسته است.
در واقع، Elector Counts یک Runefang را به عنوان بخشی از تسلیحات استاندارد خود حمل می کنند.
The submarine tragedy reminds us that armaments and related technologies remain the main sump that diverts funds from essential human priorities.
فاجعه زیردریایی به ما یادآوری میکند که تسلیحات و فنآوریهای مرتبط اصلیترین منبعی هستند که بودجه را از اولویتهای اساسی انسانی منحرف میکنند.
محدودیت های اقتصادی برای صنعت فقط باید برای کسانی که با تسلیحات مرتبط هستند اعمال شود.
ammunition
مهمات
arming
مسلح کردن
arms
بازوها
buildup
ساختن
deployment
گسترش
disarmament
خلع سلاح
hardware
سخت افزار
mobilisationUK
mobilisationUK
mobilizationUS
بسیج ایالات متحده
ordnance
آماده سازی
تسلیح مجدد
rearmament
تسلیحات
weaponry
دفاع بریتانیا
defenceUK
دفاع آمریکا
defenseUS
تفنگ
حرارت
مواد
حفاظت
munitions
امنیت
سلاح
armorUS
نگهبان
armorUS
پوشش
مقاومت
سپر
مصونیت
safeguard
استحکامات
shield
immunity
safeguarding
fortification
defencesUK
دفاع بریتانیا
defensesUS
دفاع ایالات متحده
پناه
shielding
محافظ
