garrison
garrison - پادگان
noun - اسم
UK :
US :
گروهی از سربازان که در یک شهر یا قلعه زندگی می کنند و از آن دفاع می کنند
ساختمان هایی که پادگانی از سربازان در آن زندگی می کنند
فرستادن گروهی از سربازان برای دفاع یا نگهبانی از یک مکان
a group of soldiers living in or defending a town or building or the buildings that the soldiers live in
گروهی از سربازان که در شهر یا ساختمانی زندگی می کنند یا از آن دفاع می کنند، یا ساختمان هایی که سربازان در آن زندگی می کنند
گروهی از سربازان را در مکانی قرار دهند تا در آنجا زندگی کنند و از آن دفاع کنند
a group of soldiers living in or defending a town or building or the buildings that the soldiers live in
با این حال، به او فرماندهی پادگان در راکینگهام داده شد.
در میان پادگان های تند، با غرور نظامی یک عنصر، چیزی که فوراً باید له شود.
اینها سربازان واقعی بودند، بخشی از پادگان جزیره گاورنر، که بسیاری از آنها مجروحان جانباز دو سال جنگ بودند.
These were real soldiers, part of the Governors Island garrison, many of them wounded veterans of two years of war.
او با ترک یک پادگان کوچک در توران، به سمت جنوب به سایگون رفت.
برخی تعجب کردند که آیا پادگان آن را پایین آورده است.
و باران شدید، در این دوره از محاصره، چیزی بود که پادگان به خوبی می توانست بدون آن عمل کند.
And heavy rain at this period of the siege, was something that the garrison could have well done without.
یک پادگان داوطلب در آکروپولیس باقی مانده بود.
پادگانی متشکل از 5000 سرباز
garrison duty
وظیفه پادگان
این هنگ به وظیفه پادگان شمال کشور اختصاص یافت.
یک شهر پادگان
نیمی از پادگان در حال انجام وظیفه هستند.
آنها با درک اهمیت این منطقه، پادگانی ساختند و شهر را مستحکم کردند.
پادگان 100 نفری یک هفته بود که هیچ آذوقه ای دریافت نکرده بود.
نیروها در این منطقه مستقر هستند.
fortress
دژ
پایه
اردوگاه
encampment
استحکامات
fort
سنگر
fortification
ارگ
stronghold
ایستگاه
citadel
پادگان
کلبه
barracks
کانتون
blockhouse
کاسرن
cantonment
پست
casern
چهارم
شمش
quarters
پست فرماندهی
billet
پایگاه نظامی
پست نظامی
ثبات
نگاه داشتن
bastion
قلعه
fastness
شک و تردید
نگه دارید
castle
برج
redoubt
دونژون
پناهگاه
بارو
donjon
مرکز فرماندهی
bunker
rampart
bulwark
