tower
tower - برج
noun - اسم
UK :
US :
یک ساختمان باریک بلند که به تنهایی ساخته شده یا بخشی از یک قلعه، کلیسا و غیره است
یک سازه بلند، اغلب از فلز ساخته شده است، که برای سیگنال دهی، پخش و غیره استفاده می شود
یک تکه مبلمان بلند که از آن برای نگهداری وسایل استفاده می کنید
بسیار بلندتر از افراد یا چیزهای اطراف خود باشید
بسیار بهتر از هر شخص یا سازمان دیگری که همان کار شما را انجام می دهد
a tall narrow structure often square or circular, that either forms part of a building or stands alone
یک سازه بلند و باریک، اغلب مربع یا مدور، که یا بخشی از یک ساختمان را تشکیل می دهد یا به تنهایی ایستاده است
یک سازه بلند و معمولاً فلزی که برای پخش استفاده می شود
خیلی قد بلند یا درشت، معمولا به نحوی که باعث می شود مردم احساس احترام کنند
یک سازه بلند و باریک که یا بخشی از یک ساختمان را تشکیل می دهد یا به تنهایی ایستاده است
برج همچنین سازه ای بلند و معمولاً فلزی است که برای پخش برنامه استفاده می شود
خیلی بلند یا درشت به نظر می رسند، یا خیلی بلندتر از چیزهای دیگر هستند
The bell tower came into view a square slim block of stone separated from the church by a dozen yards.
برج ناقوس نمایان شد، یک بلوک باریک مربعی از سنگ که با یک دوجین گز از کلیسا جدا شده بود.
The local army base a corrugated fortress with a spindly camera tower is pressed right up against a primary school.
پایگاه ارتش محلی، یک دژ راه راه با برج دوربین دوکی، درست در مقابل یک مدرسه ابتدایی فشرده شده است.
یک برج ساعت
در خلیج مونتگو یک سوله کلی وجود داشت که توسط یک ساختمان طولانی با یک برج استادانه ساخته شده بود.
در دوردست، بالای پشت بام ها، برج های مرتفع بخش های مجاور دیده می شد.
radio towers
برج های رادیویی
جلوتر، برجهای بیمارستان نیویورک مستقیماً از لبه بزرگراه بالا میرفتند.
پس از برخورد به برج به زمین برگشت و ویلی میز آن را برای من پس گرفت.
Then Henrietta and Samantha charged up to the tower with Jacqueline stumbling after them to quarrel about their bedrooms.
سپس هنریتا و سامانتا در حالی که ژاکلین به دنبال آنها تلو تلو خورده بود، به سمت برج رفتند تا در مورد اتاقخوابهایشان نزاع کنند.
یک برج ناقوس
برج ایفل
برج اداری 19 طبقه
این قلعه مستطیل شکل است و در هر گوشه آن یک برج قرار دارد.
یک برج تلویزیونی
یک برج سی دی
او برای خواهرانش برج قدرتی بود که پدرشان درگذشت.
نگهبانان مسلح برجهای دیدهبانی را اداره میکردند.
آنها در یک برج ده طبقه در مرکز شهر زندگی می کردند.
برج های دوقلو در کنار دروازه قلعه بودند.
جایی که زمانی برج ها در آن قرار داشتند
این برج آجری در حدود چهار ماه ساخته شد.
یک ساعت روی برج کلیسا است.
او در یک برج اداری در مرکز شهر سانفرانسیسکو کار می کند.
یک برج رادیویی / انتقال
ما به گوشه پیچیدیم و کلیسای جامع روبروی ما قرار داشت.
یک برج ساعت
همانطور که در حال رانندگی بودیم، کوههای راکی در مقابل ما قرار داشتند.
اگرچه دیوید فقط 14 سال دارد، اما بر مادرش می نشیند.
steeple
برج
spire
گلدسته
minaret
مناره
belfry
ناقوس
turret
برجک
fortification
استحکامات
campanile
کمپانی
stronghold
سنگر
bartizan
بارتیزان
battlement
نبرد
نگاه داشتن
barbican
باربیکن
lookout
مراقب باش
mast
دکل
skyscraper
آسمان خراش
برج ناقوس
cloud buster
شکن ابر
افزایش بالا
cupola
گنبد
obelisk
ابلیسک
cone
مخروط
finial
نهایی
mirador
میرادور
shikara
شیکارا
bellhouse
زیگورات
ziggurat
هرم
pyramid
سوزن
needle
برج کلیسا
اوج
pinnacle
dome
کاهش می یابد
descend
فرود آمدن
رها کردن
شکست
سقوط
دنبال کردن
از دست دادن
پایین تر
surrender
تسلیم شدن
بازده
عقب افتادن
plunge
غوطه
نزول کردن
slump
شیب
dip
سقوط کردن
برو پایین
عقب نشینی کند
recede
سقوط شدید
plummet
کاهش
diminish
غلت زدن
tumble
کاهش دادن
lessen
تضعیف شود
weaken
فروکش کند
subside
شعله ور
alight
دماغی
nosedive
کم شدن
dwindle
كاهش دادن
فشرده کردن
compress
کوچک شدن
shrink
قرارداد