civilian
civilian - غیر نظامی
noun - اسم
UK :
US :
هر کسی که عضو نیروهای نظامی یا پلیس نباشد
شخصی که عضو پلیس یا نیروهای مسلح نباشد
مربوط به شخصی که عضو پلیس یا نیروهای مسلح نیست
شخصی که عضو پلیس، نیروهای مسلح یا آتش نشانی نیست
of relating to or being a person who is not a member of the police the armed forces, or a fire department
مربوط به یا بودن فردی که عضو پلیس، نیروهای مسلح یا آتش نشانی نیست
این فقط علیه غیرنظامیان نیست.
در مجموع 646 سرباز و غیرنظامی دستگیر و متهم به حمایت از شورش شدند.
مردم ویکزبورگ، اعم از سربازان و غیرنظامیان، به خیابان ها ریخته بودند.
حتی در زمان جنگ، زندگی برای غیرنظامیان باید ادامه داشته باشد.
همراه با تازه واردان از طرف اتحادیه، یک غیرنظامی گتیزبورگ به نام جان برنز بود.
Shots slammed into the walls inside the courtyard where the civilians cried and threw themselves on the ground.
تیراندازی به دیوارهای داخل حیاط اصابت کرد که در آن غیرنظامیان گریه کردند و خود را روی زمین انداختند.
در این انفجار دو سرباز و یک غیرنظامی کشته شدند.
صدها غیرنظامی بی گناه در حملات هوایی کشته شده اند.
اقدامات بیشتر برای محافظت از غیرنظامیان مورد نیاز است.
این گروه متهم به هدف قرار دادن غیرنظامیان بود.
این بمب چهار سرباز و سه غیرنظامی را کشت.
ارتش به دلیل حمله به غیرنظامیان غیرمسلح مورد انتقاد قرار گرفته است.
ما از گزارش های تلفات غیرنظامیان آگاه هستیم.
سناتور تنها غیرنظامی نیست که دوست دارد سوار شاتل فضایی شود.
جمعیت غیر نظامی
civilian workers/employees
کارگران/کارمندان غیرنظامی
مدنی
civvy
سیووی
non-combatant
غیر رزمنده
non-military
غیر نظامی
انجمن
civic
اجتماعی
عمومی
شهرداری
municipal
دولت
ملی
حالت
فدرال
رسمی
ملی ایالات متحده
nationalizedUS
محلی
ملی شده انگلستان
nationalisedUK
مشروطه
شهر بزرگ
metropolitan
دولتی
governmental
شهری
اشتراکی
communal
داخلی
دموکراتیک
کشور
شهر
state-owned
متعلق به عمومی است
بخش عمومی
publicly owned
state-run
public-sector
نظامی