civilian

base info - اطلاعات اولیه

civilian - غیر نظامی

noun - اسم

/səˈvɪliən/

UK :

/səˈvɪliən/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [civilian] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Two soldiers and one civilian were killed in the explosion.


    در این انفجار دو سرباز و یک غیرنظامی کشته شدند.

  • Hundreds of innocent civilians have died in the air strikes.


    صدها غیرنظامی بی گناه در حملات هوایی کشته شده اند.

  • Further measures are needed to protect civilians.


    اقدامات بیشتر برای محافظت از غیرنظامیان مورد نیاز است.

  • The group was accused of targeting civilians.


    این گروه متهم به هدف قرار دادن غیرنظامیان بود.

  • The bomb killed four soldiers and three civilians.


    این بمب چهار سرباز و سه غیرنظامی را کشت.

  • The army has been criticized for attacking the unarmed civilian population.


    ارتش به دلیل حمله به غیرنظامیان غیرمسلح مورد انتقاد قرار گرفته است.

  • We are aware of the reports of civilian casualties.


    ما از گزارش های تلفات غیرنظامیان آگاه هستیم.


  • سناتور تنها غیرنظامی نیست که دوست دارد سوار شاتل فضایی شود.


  • جمعیت غیر نظامی

  • civilian workers/employees


    کارگران/کارمندان غیرنظامی

synonyms - مترادف

  • مدنی

  • civvy


    سیووی

  • non-combatant


    غیر رزمنده

  • non-military


    غیر نظامی


  • انجمن

  • civic


    اجتماعی


  • عمومی


  • شهرداری

  • municipal


    دولت


  • ملی


  • حالت


  • فدرال


  • رسمی


  • ملی ایالات متحده

  • nationalizedUS


    محلی


  • ملی شده انگلستان

  • nationalisedUK


    مشروطه


  • شهر بزرگ

  • metropolitan


    دولتی

  • governmental


    شهری


  • اشتراکی

  • communal


    داخلی


  • دموکراتیک


  • کشور


  • شهر

  • state-owned


    متعلق به عمومی است


  • بخش عمومی

  • publicly owned


  • state-run



  • public-sector


antonyms - متضاد

  • نظامی

لغت پیشنهادی

massif

لغت پیشنهادی

interlink

لغت پیشنهادی

edinburgh