ascribe
ascribe - نسبت دادن
verb - فعل
UK :
US :
باور کردن یا گفتن اینکه چیزی ناشی از چیز دیگری است
باور یا ادعای اینکه چیزی توسط شخص خاصی گفته، نوشته یا خلق شده است
باور به اینکه یک کیفیت یا ویژگی خاص متعلق به کسی یا چیزی است یا مختص آن است
در نظر گرفتن چیزی که باعث، ایجاد یا متعلق به کسی یا چیزی است
ما ممکن است کاملاً حق داشته باشیم که به یک کودک برای اعمالش اختیار بدهیم.
این تلاش برای مقصر دانستن بی معنی است، زیرا شیب بسیار کوچک بود و اهمیتی نداشت.
به نظر می رسد دلیل خاصی برای نسبت دادن عقلانیت اقتصادی به یک گروه و نه گروه دیگر وجود ندارد.
ساملر بر این سوء ظن تسلط یافت و آن را به تعجب و عصبیت نسبت داد.
میتوانیم این عقبنشینیها را به جوان بودن رژیممان نسبت دهیم یا بهانههای دیگری بیاوریم.
اما نسبت دادن این موضوع به شوونیسم مردانه نیز درست نیست.
Similarly her consideration of wearing a crucifix as jewellery was linked to assumptions that individuals might ascribe to the wearer.
به طور مشابه، توجه او به پوشیدن صلیب به عنوان جواهرات با فرضیاتی مرتبط بود که افراد ممکن است به پوشنده نسبت دهند.
موفقیت خارق العاده خود را به چه چیزی نسبت می دهید؟
پس از سال ها تحقیق، سرانجام محققان این نمایشنامه ناشناس را به کریستوفر مارلو نسبت دادند.
مردم دوست دارند احساسات انسانی را به حیوانات نسبت دهند.
موفقیت عظیم آخرین کتاب خود را به چه دلیلی نسبت می دهید؟
مردم دوست دارند احساسات انسانی را به حیوانات نسبت دهند (= معتقدند حیوانات احساسات انسانی دارند).
nonauthor
غیر نویسنده
خواننده