enthusiast

base info - اطلاعات اولیه

enthusiast - علاقهمند

noun - اسم

/ɪnˈθuːziæst/

UK :

/ɪnˈθjuːziæst/

US :

family - خانواده
enthusiasm
اشتیاق
enthusiastic
مشتاق
enthuse
با اشتیاق
enthusiastically
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [enthusiast] در گوگل
description - توضیح

  • کسی که علاقه زیادی به فعالیت یا موضوع خاصی دارد


  • فردی که به موضوع یا فعالیت خاصی علاقه زیادی دارد و با آن درگیر است


  • کسی که علاقه زیادی به موضوع یا فعالیت خاصی دارد

  • Enthusiasts are willing to pay up to $12,000 for an original copy of the book.


    علاقه مندان حاضرند تا 12000 دلار برای نسخه اصلی کتاب بپردازند.

  • This book is a must for both enthusiasts of aviation art and aircraft.


    این کتاب هم برای علاقه مندان به هنر هوانوردی و هم برای هواپیما ضروری است.

  • Need a list of single male camping enthusiasts who live in high-income areas and read poetry?


    به لیستی از مردان مجرد علاقه مندان به کمپینگ نیاز دارید که در مناطق پردرآمد زندگی می کنند و شعر می خوانند؟

  • There were the young scuba diving enthusiasts from the Miyako diving school.


    علاقه مندان جوان غواصی از مدرسه غواصی میاکو حضور داشتند.

  • Dennis was a genuine enthusiast for financial matters.


    دنیس یک علاقه‌مند واقعی به مسائل مالی بود.

  • Golf enthusiasts will be able to see the tournament live on TV.


    علاقه مندان به گلف می توانند مسابقات را به صورت زنده از تلویزیون تماشا کنند.

  • The exhibition will be of interest to classic car owners and other motoring enthusiasts.


    این نمایشگاه مورد توجه صاحبان خودروهای کلاسیک و سایر علاقه مندان به اتومبیلرانی خواهد بود.

  • a sports enthusiast


    یک علاقه مند به ورزش

  • The whole package is well worthwhile for the enthusiast.


    کل بسته برای علاقه مندان بسیار ارزشمند است.

  • It has cards for Star Trek enthusiasts and fans of Frank Sinatra.


    این کارت برای علاقمندان Star Trek و طرفداران فرانک سیناترا دارد.

  • The first method is probably the easiest for the do-it-yourself enthusiast.


    روش اول احتمالاً ساده ترین روش برای علاقه مندان به این کار است.

example - مثال
  • a football enthusiast


    یک علاقمند به فوتبال

  • an enthusiast of jazz


    یکی از علاقه مندان به موسیقی جاز

  • She was an enthusiast for early Italian art.


    او از علاقه مندان به هنر اولیه ایتالیا بود.

  • enthusiasts for a united Europe


    مشتاقان اروپای متحد

  • They are great enthusiasts of the American work ethic.


    آنها مشتاقان بزرگ اخلاق کاری آمریکا هستند.

  • Railway enthusiasts were given the chance to ride on the old steam train during the weekend.


    به علاقه مندان راه آهن این فرصت داده شد تا در آخر هفته سوار قطار بخار قدیمی شوند.

  • She was a lifelong enthusiast of dancing, running and waterskiing.


    او مادام العمر به رقص، دویدن و اسکی روی آب علاقه داشت.

  • a keep-fit enthusiast


    یک علاقه مند به تناسب اندام

  • a model-aircraft enthusiast


    یک علاقمند به هواپیمای مدل

  • a computer-games enthusiast


    یک علاقه مند به بازی های رایانه ای

synonyms - مترادف
  • fan


    پنکه

  • aficionado


    علاقه مند

  • buff


    گاومیش

  • devotee


    فداکار

  • fanatic


    متعصب

  • fiend


    شیطان


  • عاشق

  • freak


    چیز غریب

  • admirer


    ستایشگر

  • nut


    مهره

  • addict


    معتاد

  • connoisseur


    خبره

  • maniac


    دیوانه

  • pundit


    کارشناس

  • afficionado


    حشره

  • bug


    فانتزی

  • fancier


    عادت

  • habitue


    سر


  • سگ شکاری

  • hound


    آشغال

  • junkie


    دانشمند

  • junky


    مکنده

  • savant


    وابسته

  • sucker


    آماتور

  • zealot


    مومن

  • adherent


    احمق

  • amateur


    فوندی

  • believer


    گروهی

  • fool


  • fundi


  • groupie


antonyms - متضاد
  • nonfan


    غیر فن

  • adversary


    حریف


  • منتقد

  • detractor


    بدخواه


  • دشمن


  • بدبین

  • pessimist


    آنتاگونیست

  • criticizer


    کوبنده

  • antagonist


    کاویلر

  • knocker


    تحقیر کننده

  • caviller


    مداح

  • denigrator


    عیب یاب

  • decrier


    ناراضی کننده

  • fault-finder


    نجار

  • disapprover


    حمله کننده

  • faultfinder


    فوق انتقادی

  • carper


    سانسور کننده

  • attacker


    nitpicker

  • hypercritic


    کاویل

  • censurer


    بدنام کننده

  • disparager


    بدخیم

  • cynic


    نادان

  • nitpicker


    محکوم کننده

  • caviler


    متعصب

  • defamer


    پانر

  • maligner


    شک دار

  • ignoramus


  • castigator


  • quibbler


  • panner


  • doubter


لغت پیشنهادی

entanglement

لغت پیشنهادی

billings

لغت پیشنهادی

fictions