golf

base info - اطلاعات اولیه

golf - گلف

noun - اسم

/ɡɑːlf/

UK :

/ɡɒlf/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [golf] در گوگل
description - توضیح
  • a game in which the players hit a small white ball into holes in the ground with a set of golf clubs, using as few hits as possible


    یک بازی که در آن بازیکنان یک توپ سفید کوچک را با تعدادی چوب گلف به سوراخ هایی در زمین می زنند و با کمترین ضربه ممکن استفاده می کنند.

  • a type of middle-sized car made by Volkswagen. The Golf has been one of the most popular cars in Europe since the 1970s.


    نوعی خودروی سایز متوسط ​​ساخت فولکس واگن. گلف یکی از محبوب ترین خودروهای اروپا از دهه 1970 بوده است.


  • یک بازی بیرون از زمین روی چمن که در آن هر بازیکن سعی می کند با استفاده از یک چوب بلند و نازک، یک توپ کوچک را به یک سری از 9 یا 18 سوراخ کوچک وارد کند.


  • برای بازی گلف

  • a game in which players use a set of sticks to hit small round hard balls into a series of nine or 18 small holes on an area of grassy land using as few hits as possible


    یک بازی که در آن بازیکنان از مجموعه ای از چوب ها برای ضربه زدن به توپ های کوچک، گرد و سخت به یک سری از 9 یا 18 سوراخ کوچک در منطقه ای از زمین چمن استفاده می کنند و با کمترین ضربه ممکن ضربه می زنند.


  • اندازه فتق ها از توپ گلف گرفته تا توپ فوتبال متفاوت است و در هر سنی ممکن است به آن حمله کند.

  • So lugging a heavy golf bag around for hours and having to keep his mouth shut is doubly daunting for him.


    بنابراین نگه داشتن یک کیسه گلف سنگین برای ساعت ها و مجبور کردن دهانش بسته برای او دوچندان دلهره آور است.

  • Other sporting activities available include: mini golf and bowling.


    سایر فعالیت های ورزشی موجود عبارتند از: مینی گلف و بولینگ.

  • I made the putt for a birdie, the longest putt I had made in two weeks of golf.


    من توپ را برای یک پرنده درست کردم، طولانی ترین توپی که در دو هفته گلف ساخته بودم.

  • Local Activities: walks, horse-riding, tennis golf cycling.


    فعالیت های محلی: پیاده روی، اسب سواری، تنیس، گلف، دوچرخه سواری.

  • Planned during the boom years of the late 1980s, it was to be the golf development parexcellence.


    در طول سال های رونق در اواخر دهه 1980 برنامه ریزی شده بود، آن را به عنوان یکپارچگی توسعه گلف.

  • They put the detention basin in the golf course.


    حوض بازداشت را در زمین گلف گذاشتند.

  • Adam Sandler stars as a hockey nut who becomes a professional golfer, turning golf tournaments into goof tournaments.


    آدام سندلر در نقش یک مهره هاکی بازی می کند که به یک گلف باز حرفه ای تبدیل می شود و مسابقات گلف را به مسابقات احمق تبدیل می کند.

example - مثال
  • I play golf every weekend.


    من هر آخر هفته گلف بازی می کنم.

  • He enjoyed a round of golf on a Sunday morning.


    او از یک دور گلف در صبح یکشنبه لذت برد.

  • Choose from over 100 golf packages in our brochure.


    از بین بیش از 100 بسته گلف در بروشور ما انتخاب کنید.

  • His coach says his golf swing needs improving.


    مربی او می گوید تاب گلف او نیاز به بهبود دارد.

  • She has a golf handicap of 18.


    او 18 معلول گلف دارد.

  • This is one of the most famous golf tournaments in the world.


    این یکی از معروف ترین مسابقات گلف در جهان است.

  • The club is holding a golf clinic next week where golfers can get advice from the pros.


    این باشگاه هفته آینده یک کلینیک گلف برگزار می کند که در آن گلف بازان می توانند از متخصصان مشاوره دریافت کنند.

  • The eighth at Banff is one of the world's great golf holes.


    هشتمین در بنف یکی از حفره های بزرگ گلف جهان است.

  • We often play a round (= game) of golf at the weekend.


    ما اغلب در آخر هفته یک دور (= بازی) گلف بازی می کنیم.

  • He golfs and runs and works out at the gym.


    او گلف می کند و می دود و در باشگاه ورزش می کند.

  • I learned to golf in Hilton Head.


    من گلف را در هیلتون هد یاد گرفتم.

  • Do you play golf?


    آیا شما گلف بازی می کنید؟

  • a professional golfer


    یک گلف باز حرفه ای

synonyms - مترادف
  • eighteen holes


    هجده سوراخ


  • بازی مسابقه

  • medal play


    مدال بازی

  • nine holes


    نه سوراخ

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

rentable

لغت پیشنهادی

necessarily

لغت پیشنهادی

aimed