laboratory
laboratory - آزمایشگاه
noun - اسم
UK :
US :
اتاق یا ساختمان خاصی که دانشمندی در آن مواد را آزمایش یا آماده می کند
a room or building with scientific equipment for doing scientific tests or for teaching science or a place where chemicals or medicines are produced
اتاق یا ساختمان با تجهیزات علمی برای انجام آزمایشات علمی یا آموزش علوم یا مکانی که در آن مواد شیمیایی یا دارویی تولید می شود.
a room or building with equipment for doing scientific tests or for teaching science or a place where chemicals or medicines are produced
اتاق یا ساختمان با تجهیزاتی برای انجام آزمایشات علمی یا آموزش علوم یا مکانی که در آن مواد شیمیایی یا دارو تولید می شود.
اتاق یا ساختمان با تجهیزاتی برای انجام آزمایشات علمی
شرکت یا مکانی که در آن مواد شیمیایی یا دارو تولید می شود
Alternatively, you can have a sample of blood taken and sent away to a laboratory for a much fuller analysis.
از طرف دیگر، میتوانید نمونهای از خون بگیرید و برای تجزیه و تحلیل کاملتر به آزمایشگاه ارسال کنید.
با این حال، این مطالعه از نظر بالینی و آزمایشگاهی مورد انتقاد قرار گرفته است.
ماه ها آزمایش هنوز در پیش است و کار در آزمایشگاه های سراسر کشور در حال انجام است.
The university patent counsel had heard about it and thought it would make lots of money in clinical laboratories.
مشاور ثبت اختراع دانشگاه در مورد آن شنیده بود و فکر می کرد که درآمد زیادی در آزمایشگاه های بالینی به همراه خواهد داشت.
این مرکز برای برخی از داروهای خود از حیوانات در آزمایشات آزمایشگاهی استفاده می کند.
یک آزمایشگاه تحقیقاتی
The new building will house its manufacturing research laboratory sales marketing and administration departments.
ساختمان جدید بخش های تولید، تحقیقات، آزمایشگاه، فروش، بازاریابی و اداری را در خود جای خواهد داد.
حتی بهتر از آن، این گروه دارای گونه های زیادی است که برخی از آنها در آزمایشگاه متقابل خواهند شد.
بیماران نیز بر اساس شکایت معاینه می شوند و تحت آزمایش های آزمایشگاهی قرار می گیرند.
a clinical/research laboratory
یک آزمایشگاه بالینی / تحقیقاتی
برای ارسال یک نمونه به آزمایشگاه برای تجزیه و تحلیل
اثرات هوازدگی را می توان در آزمایشگاه شبیه سازی کرد.
laboratory experiments/tests
آزمایشات / آزمایشات آزمایشگاهی
The athletes' reflexes were tested under laboratory conditions.
رفلکس ورزشکاران در شرایط آزمایشگاهی مورد آزمایش قرار گرفت.
او برای ایجاد یک آزمایشگاه دارویی کمک مالی کرده است.
آنها در یک آزمایشگاه کار می کنند و الگوهای رشد را مطالعه می کنند.
laboratory tests on animals
آزمایشات آزمایشگاهی روی حیوانات
simulated driving in a laboratory setting
رانندگی شبیه سازی شده در محیط آزمایشگاهی
research laboratories
آزمایشگاه های تحقیقاتی
یک آزمایشگاه کامپیوتر
آزمایشات آزمایشگاهی نشان می دهد که این داروی جدید ممکن است برای درمان سرطان استفاده شود.
a physics laboratory
یک آزمایشگاه فیزیک
این شرکت تجهیزات تحلیلی برای آزمایشگاه های صنعتی و تحقیقاتی تولید می کند.
laboratory analysis/equipment/tests
تجزیه و تحلیل / تجهیزات / آزمایشات آزمایشگاهی
او رئیس و مدیر اجرایی شرکت سازنده داروسازی مراقبت چشمی، Alcon Laboratories است.
آزمایشگاه
workroom
اتاق کار
کارگاه
مرکز تحقیقاتی
تخت تست
مرکز آزمون
سایت تست
chemistry laboratory
آزمایشگاه شیمی
آزمایشگاه تحقیقاتی
اتاق تست
زمین آزمایش
مرکز تحقیقات