beading

base info - اطلاعات اولیه

beading - مهره زدن

noun - اسم

/ˈbiːdɪŋ/

UK :

/ˈbiːdɪŋ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [beading] در گوگل
description - توضیح
  • long thin pieces of wood or stone that are used as a decoration on the edges of walls, furniture etc


    قطعات بلند و نازک چوب یا سنگ که به عنوان تزئین در لبه های دیوارها، مبلمان و غیره استفاده می شود.

  • a lot of beads sewn close together on clothes leather etc as decoration


    تعداد زیادی مهره به عنوان تزئین روی لباس، چرم و غیره نزدیک به هم دوخته شده است

  • a long thin piece of wood stuck to the edge of or used to decorate, wooden furniture picture frames, etc.


    یک تکه چوب بلند و نازک که به لبه مبلمان چوبی، قاب عکس و غیره چسبیده یا برای تزئین استفاده می شود.

  • beads sewn onto cloth as decoration


    دانه هایی که به عنوان تزئین روی پارچه دوخته می شوند

  • The strips and beading are first coated with wood glue on the under surfaces and placed in position.


    ابتدا نوارها و مهره ها را با چسب چوب روی سطوح زیر می پوشانند و در موقعیت خود قرار می دهند.

  • Her hands knew it old worn cool metal with rubbed-away beading round the rim.


    دست‌هایش این را می‌دانستند، فلزی کهنه کهنه با مهره‌های ساییده‌شده دور لبه.

  • Consider instead the delicate beading of perspiration on a downy lip.


    به جای آن، مهره های ظریف عرق را روی یک لب پرزدار در نظر بگیرید.

  • A surprising and sophisticated collection of dresses offers the stunning effect of sleek column shapes, barely-there straps and exquisite beading.


    مجموعه‌ای شگفت‌انگیز و پیچیده از لباس‌ها جلوه خیره‌کننده شکل ستون‌های براق، بند‌های کم‌رنگ و منجوق‌های نفیس را ارائه می‌دهد.

  • Next assemble the two sides, as shown, having shaped one end of each of the four pieces of beading.


    در مرحله بعد، دو طرف را، همانطور که نشان داده شده است، جمع کنید، و یک انتهای هر یک از چهار تکه مهره را شکل دهید.


  • یک بار دیگر، شکاف های بین نوار مرکزی و مهره باید به اندازه ای باشد که شیشه را نگه دارد.


  • شکاف های بین نوار مرکزی و مهره باید به اندازه ای باشد که شیشه به راحتی در آنها بلغزد.

  • You can also use them for blocking gaps between skirting boards and floor - it's much cheaper than wood beading.


    شما همچنین می توانید از آنها برای مسدود کردن شکاف بین تخته های دامن و کف استفاده کنید - این بسیار ارزان تر از مهره های چوبی است.

example - مثال
  • the elaborate beading on this Dior dress


    مهره های استادانه در این لباس دیور

synonyms - مترادف

  • جزئیات

  • edging


    لبه زدن


  • مرز

  • mouldingUK


    قالب گیری انگلستان

  • moldingUS


    moldingUS

  • ornamentation


    تزیین

  • trim


    کوتاه کردن

  • embellishment


    آراستگی


  • گل رز سقفی

  • frieze


    فریز

  • dado


    دادو

  • decoration


    قرنیز

  • cornice


    تزیینات معماری

  • architectural ornament


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

meaty

لغت پیشنهادی

acceptor

لغت پیشنهادی

hiring