secular
secular - سکولار
adjective - صفت
UK :
US :
با یک کلیسا یا سایر مقامات مذهبی مرتبط یا کنترل نشده است
یک کشیش سکولار در میان مردم عادی زندگی می کند، نه با دیگر کشیشان در یک صومعه
not having any connection with religion
ارتباطی با دین ندارد
The government is secular.
حکومت سکولار است.
دانش دیگر مقدس نیست بلکه دنیوی است.
Harris did all the preliminary research and visited the secular buildings, Pevsner confined himself to churches and medieval domestic buildings.
هریس تمام تحقیقات اولیه را انجام داد و از ساختمانهای سکولار بازدید کرد، Pevsner خود را به کلیساها و ساختمانهای خانگی قرون وسطایی محدود کرد.
Without doubt the latter development represents a secular change in the strategic environment of profound importance.
بدون شک، توسعه اخیر نشان دهنده یک تغییر سکولار در محیط استراتژیک با اهمیت عمیق است.
secular music
موسیقی سکولار
The solution might well be an ecumenical link or a secular organisation where we could bring a spiritual dimension.
راه حل ممکن است یک پیوند جهانی، یا یک سازمان سکولار باشد که در آن بتوانیم بعد معنوی بیاوریم.
بیست و شش زن از کلیسا و مطبوعات سکولار، آژانس های رادیویی و تلویزیونی شرکت کردند.
و او ممکن است اضافه کرده باشد، نوع خاصی از رستگاری سکولار.
Yet the irreligious Jinnah wanted two religious states, while the religious Gandhi would countenance only a united secular state.
با این حال، جناح بی دین خواهان دو دولت مذهبی بود، در حالی که گاندی مذهبی تنها از یک دولت سکولار متحد حمایت می کرد.
The priesthood of central computing has already given way to a secular world of laypeople playing with multiplying microprocessors.
روحانیت محاسبات مرکزی قبلاً جای خود را به دنیای غیرمذهبی متشکل از افراد عادی داده است که با ریزپردازندههای تکثیر شونده بازی میکنند.
secular music
موسیقی سکولار
ما در یک جامعه عمدتاً سکولار زندگی می کنیم.
We live in an increasingly secular society in which religion has less and less influence on our daily lives.
ما در جامعهای زندگی میکنیم که به طور فزایندهای سکولار میشود، که در آن مذهب تأثیر کمتر و کمتری بر زندگی روزمره ما دارد.
secular education
آموزش سکولار
یک دولت سکولار
secular society/music/education
جامعه سکولار/موسیقی/آموزش
temporal
زمانی
profane
ناسزا
worldly
دنیوی
قرار دادن
unconsecrated
تقدیس نشده
unsanctified
نامقدس
earthly
زمینی
مدنی
laic
لایک
مواد
laical
لایکال
unsacred
غیر روحانی
nonclerical
غیر مذهبی
nonreligious
بی دین
irreligious
حالت
غیر معنوی
unhallowed
مادی گرا
nonspiritual
غیر کلیسا
materialistic
از این دنیا
non-religious
نفسانی
non-church
زیر قمری
فانی
terrestrial
گوشتی
mundane
فیزیکی
carnal
terrene
sublunary
earthbound
mortal
fleshly