cigarette
cigarette - سیگار
noun - اسم
UK :
US :
یک لوله نازک کاغذ پر از تنباکوی ریز که مردم آن را می کشند
یک لوله کاغذی کوچک پر از تکه های بریده تنباکو که مردم دود می کنند
یک لوله کوچک از کاغذ نازک پر از تکههای تنباکوی بریده شده که برای سیگار کشیدن استفاده میشود
To put a kid like Delia in eight-hour isolation for accepting a cigarette from a friend is bizarre and outrageous.
قرار دادن کودکی مانند دلیا در انزوای هشت ساعته به دلیل قبول سیگار از یک دوست، عجیب و ظالمانه است.
وقتی مادلین به او سیگار پیشنهاد داد، مردد شد، سپس یکی را گرفت.
If Clarence had lit a cigarette and that caused the explosion then the Trust would be under no liability.
اگر کلارنس سیگاری روشن کرده بود و باعث انفجار می شد، تراست هیچ مسئولیتی نداشت.
She was sitting on a grassy bank leaning forward a little a cigarette between her fingers, and she was speaking.
او روی یک بانک علف نشسته بود، کمی به جلو خم شده بود، سیگاری بین انگشتانش بود و داشت صحبت می کرد.
متی با سردرگمی به آلیس نگاه کرد و او را تماشا کرد که با خونسردی سیگار می کشید.
زیرسیگاری پر از ته سیگار بود.
یک پاکت سیگار
آنها همان سیگار را به اشتراک گذاشتند و در استخر جست و خیز کردند.
There was a silver cigarette lighter in the desk drawer, he remembered, rarely used now that he'd almost given up.
او به یاد آورد که در کشوی میز یک فندک نقره ای رنگ وجود داشت که اکنون که تقریباً تسلیم شده بود، به ندرت استفاده می شد.
When he'd done that he took the cigarette out of his mouth tapped some ash off and studied the glowing end.
وقتی این کار را انجام داد، سیگار را از دهانش بیرون آورد، مقداری خاکستر را برداشت و انتهای درخشان آن را مطالعه کرد.
سیگار کشیدن/سیگار کشیدن
کاهش مصرف سیگار
یک پاکت سیگار
برای روشن کردن یک سیگار
بوی دود سیگار
در زیرسیگاری سه ته سیگار بود.
مرد سیگارش را خاموش کرد و سیگار جدیدی روشن کرد.
سیگاری از لبانش آویزان شد.
او به طور تصادفی یک سیگار روشن روی صندلی انداخت.
سیگارش را کشید و منتظر قطار ماند.
روی نیمکت نشسته بود و سیگار می کشید.
او سیگاری را از کسی گرفته بود.
لطفا همه سیگارها را خاموش کنید
پوسترهای تبلیغاتی سیگار باید حاوی هشدارهای بهداشتی دولتی باشد.
Posters advertising cigarettes have to carry government health warnings.
خودش سیگار می زند.
برای سیگار غیرقانونی بیرون لیز خورد.
او روزی یک بسته/بسته سیگار می کشد.
سیگار به آرامی در زیرسیگاری سوخت.
سیگارها در تاریکی می درخشیدند.
راننده سیگارش را روی جاده پرت کرد.
بی احتیاطی یک سیگار روشن را در سطل زباله انداخت
بوی دود کهنه سیگار
سیگاری روشن کرد.
سیگار یکی از دلایل اصلی بیماری قلبی است.
ciggy
سیگی
cig
سیگار
دود
gasper
گازپر
tab
برگه
لوله
biri
بیری
سوختن
butt
لب به لب
cancerette
سرطان زا
cubeb
مکعب
darb
تیره
dart
دارت
durben
دوربن
durry
طاقت فرسا
puff
پف کردن
reefer
داور
rig
دکل
rolly
رول
snout
پوزه
چوب
تنباکو
چوب سرطان
roll-your-own
رول خودت
coffin nail
میخ تابوت
roll-up
رول آپ
چوب مرگ
hand-rolled cigarette
سیگار دستی
cigar
سیگار برگ
rollup
جمع آوری
rollie
رولی