advisable
advisable - قابل توصیه
adjective - صفت
UK :
US :
کاری که توصیه می شود باید انجام شود تا از مشکلات یا خطرات جلوگیری شود
اگر کاری صلاح است، اگر آن را انجام دهید از مشکلات جلوگیری می کند
برای افراد سیگاری شدید، معاینات پزشکی منظم توصیه می شود.
اگر قرار است بدن در خانه بماند، بهتر است اتاق خنک بماند.
در یک محیط شهری، آپارتمان های زیرزمینی برای افراد مجرد توصیه نمی شود.
I think most members here would agree that setting time lines or deadlines is really not advisable in most cases.
من فکر می کنم اکثر اعضای اینجا موافق هستند که تعیین خطوط زمانی یا ضرب الاجل در بیشتر موارد واقعاً توصیه نمی شود.
برای از بین بردن هرگونه خطری که ممکن است در یک موقعیت داخلی وجود داشته باشد، چند اقدام احتیاطی توصیه می شود.
همیشه توصیه می شود که یک شریک تمرینی داشته باشید تا در انجام تمرینات سه سر دراز کشیده کمک کند.
بهتر است مقداری لباس گرم همراه داشته باشید، زیرا آب و هوا ممکن است کاملاً ناگهانی تغییر کند.
استفاده از دارو هنگام رانندگی یا استفاده از ماشین آلات توصیه نمی شود.
Early booking is advisable.
رزرو زودهنگام توصیه می شود.
توصیه می شود زودتر رزرو کنید.
ما فکر کردیم که بهتر است از پلیس کمک بگیریم.
توصیه می شود در ابتدا هر تمرین را به صورت جداگانه تمرین کنید.
توصیه نمی شود در این قسمت از خلیج شنا کنید.
بهتر است حداقل یک هفته قبل صندلی رزرو کنید.
در این مرحله مقداری احتیاط توصیه می شود.
عاقل
sensible
معقول
prudent
محتاط، معقول
مناسب
expedient
مصلحت
advantageous
با صرفه
judicious
دارای قوه قضاوت سلیم
apt
apt
مفید
fitting
سودآور
profitable
سودمند
beneficial
سیاسی
politic
مفید است
صدا
suitable
مطلوب
توصیه شده
desirable
تاثير گذار
gainful
تاکتیکی
recommended
با ارزش
عامیانه
حکیمانه
منطقی
tactical
به ظاهر
پیشنهادی
commonsensical
ارجح است
worthwhile
sagacious
logical
seemly
suggested
preferable
unwise
نابخردانه
imprudent
بی احتیاط
inadvisable
غیر قابل توصیه
inappropriate
نامناسب
injudicious
بی محابا
impolitic
غیر سیاسی
improper
احمقانه
inexpedient
احمق
silly
نامطلوب
بی پروا
undesirable
بی سود
unfitting
نادرست
unsuitable
کهیر
ill-advised
بی توجه
unprofitable
عجولانه
unseemly
بی فکر
unsound
غافل
uncorrect
تکانشی
rash
بی تدبیر
reckless
careless
incautious
hasty
foolhardy
thoughtless
indiscreet
heedless
foolish
unthinking
impulsive
tactless