ascription
ascription - انتساب
noun - اسم
UK :
US :
a belief or decision that a particular quality or feature belongs to or is typical of someone or something
باور یا تصمیمی مبنی بر اینکه یک کیفیت یا ویژگی خاص به کسی یا چیزی تعلق دارد یا مختص آن است
the fact of having a particular social position because you are a member of a particular social group rather than because of your actions or achievements
داشتن یک موقعیت اجتماعی خاص به دلیل عضویت در یک گروه اجتماعی خاص، نه به دلیل اقدامات یا دستاوردهای خود
باور یا ادعایی مبنی بر اینکه چیزی توسط شخص خاصی گفته، نوشته یا خلق شده است
یک باور یا ادعا که چیزی ناشی از چیز دیگری است
انتساب او از نقاشی به سالی
نسبت دادن بیماری به مردم فقیر و بیگانگان
انتساب معنا به اشیا و رویدادها
Most teachers would reject the ascription of particular traits to whole groups of children on the basis of social class.
اکثر معلمان نسبت دادن صفات خاص به کل گروه های کودکان را بر اساس طبقه اجتماعی رد می کنند.
افراد می توانند موقعیت را از طریق موفقیت، تصادفی، یا با انتساب به دست آورند.
The theory predicted that employers would increasingly recruit their personnel according to the individual’s merits or achievements rather than to that individual’s parents (ascription).
این تئوری پیشبینی میکرد که کارفرمایان بهطور فزایندهای پرسنل خود را بر اساس شایستگیها یا دستاوردهای فرد بهجای والدین آن فرد استخدام میکنند.
انتساب متن به Gerves du Bus مشکوک است.
نسبت دادن موفقیت هایمان به شایستگی خودمان
designation
تعیین
acknowledgementUK
قدردانی انگلستان
acknowledgmentUS
تصدیق ایالات متحده
وظیفه
attribution
نسبت دادن
اعتبار
به رسمیت شناختن
adscription
توصیف
assignation
انتساب
accrediting
اعتباربخشی
imputation
شارژ
معرف
referral
پیوست
attachment
تعیین سطح
placement
تخصیص
allocation
وقت ملاقات
کمیسیون
allotment
هیئت نمایندگی
مدیریت
delegation
اختصاص دادن
مشخصات
earmarking
عزم
appropriation
نامزدی
specification
شرط
determination
نامگذاری
انتخاب
stipulation
انتخابات
naming
disclaimer
سلب مسئولیت
dishonorUS
بی ناموسی آمریکا
dishonourUK
dishonourUK
