brat
brat - دلهره
noun - اسم
UK :
US :
یک بچه بد رفتار
یک کودک، به خصوص کودکی که بد رفتار می کند
فرزند یک نفر در نیروهای مسلح (= ارتش، نیروی دریایی و غیره)
a type of sausage made from pork (= meat from a pig), spices, and herbs. Brat is short for bratwurst
نوعی سوسیس از گوشت خوک (= گوشت خوک)، ادویه و سبزی. برات کوتاه شده است براتورست
کودکی که بد رفتار می کند یا شما دوست ندارید
این مثل یک دزد طبقه بالاست.
و بگذارید یکی دیگر برای تغییر مراقب بچه های کوچکش باشد.
حالا برو برو، ابله کوچولوی بدجنس.
مدرسه پر از آدم های پولدار است.
آیا باید به او بگویم که بچه اش یک دلقک لوس است؟
بچهها میتوانند چنین بدجنس و بدجنس باشند.
همه همکلاسی هایش یا با بچه های بدجنس ازدواج کرده بودند یا به طرز نفرت انگیزی اضافه وزن داشتند.
a spoiled/spoilt brat
یک دلقک خراب/فاسد
چرا آن دلتنگی کوچولو این همه سوال احمقانه می پرسد؟
او مثل یک بچه لوس رفتار می کند.
او به عنوان یک دژخیمان ارتشی بزرگ شد که همیشه در حال حرکت بود.
او به عنوان یک پسر بچه نظامی در هایدلبرگ آلمان به دنیا آمد.
دوران کودکی سربازی و تجربیات خود را چگونه توصیف می کنید؟
مردم در صف فروشندگان مواد غذایی برای یک بچه کلم با کلم قرار گرفتند.
ابتدا 5 برات را در تابه بریزید سپس 2 قوطی آبجو اضافه کنید.
برادرزاده من یک دزد کمی خراب است.
rascal
فضول
imp
بد
devil
شیطان
وحشت
hellion
جهنم
minx
میکس
whippersnapper
شلاق زن
scallywag
پوسته پوسته شدن
urchin
خارپشت
jackanapes
ژاکانپس
guttersnipe
ناودان
wretch
بدبخت
chit
چیت
بچه
هیولا
monster
پانک
punk
توله
cub
توله سگ
puppy
جوان
youngster
ابربرات
superbrat
بچه لوس
spoilt child
وحشت مقدس
کودک بد رفتار
نوزاد وحشتناک
enfant terrible
بچه گستاخ
impudent child
هیولای کوچک
little monster
دلقک خراب
spoiled brat
بچه سرکش
spoiled child
وحشی
unruly child
angel
فرشته
cherub
کروبی
god
خداوند
