builder
builder - سازنده
noun - اسم
UK :
US :
شخص یا شرکتی که ساختمان ها را می سازد یا تعمیر می کند
شرکتی که کشتی، اتومبیل، پل و غیره می سازد
شخصی که کارش ساختن ساختمان است
شخص یا شرکتی که کارش ساختن اشیا است
کسی یا چیزی که چیزی را ایجاد یا توسعه می دهد
گارث که مردی با هوش عملی و نه مالی بود، به عنوان یک سازنده شکست خورد و بنابراین خانواده اش را به صرفه جویی تقلیل داد.
A man of practical rather than financial intelligence Garth failed as a builder and thus reduced his family to frugality.
این یک جریمه بسیار قابل توجه است و بدون شک مالکان و سازندگان دیگر را نسبت به تغییرات بسیار محتاط تر می کند.
This represents a very substantial penalty and will undoubtedly make other owners and builders much more cautious over alterations.
علاوه بر این، بسیاری از مشاوران، سازندگان، بازرگانان، کارگران حمل و نقل، حسابداران و غیره هستند که ممکن است دانش تخصصی مناسبی داشته باشند.
Many councillors, moreover are builders, businessmen, transport workers, accountants and so forth who may have appropriate specialist knowledge.
حالا این سازنده غول پیکر از رکورد افزایش قراردادها خبر می دهد و دوباره استخدام می کند.
هانلی گفت که بسیاری از سازندگان آنچه را که چند سال پیش به ساخت خانه های شهری متصل می شد، به پروژه های کاندوی مجزا تبدیل کرده اند.
Hanley said many builders have transformed what would have been attached town-house developments a few years ago into detached condo projects.
اما بخش خصوصی به عنوان تامین کننده مشاغل و سازنده پایگاه جدید منابع شهری نقش محوری را بر عهده داشت.
But the private sector had the pivotal role as the provider of jobs and the builder of the new urban resource base.
مثل همیشه سازنده یک پرش جلوتر بود یا بهتر است بگوییم از هرکسی که می پرید جلوتر بود.
سازندگان ماشین آلات خود را آماده کردند، اما سال 1970 بود که مدرسه عالی واقعاً باز شد.
The builders marshalled their machinery, but it was l970 before the Upper School was genuinely open.
ما یک سازنده محلی گرفتیم که کار را برای ما انجام دهد.
خانه شبیه حیاط سازنده بود، با پشته های آجر و انبوه ماسه در باغ.
a shipbuilder
یک کشتی ساز
رفتن به دوره برای من یک اعتمادساز واقعی بود.
سازندگان و صنعتگران محلی برای کار در پروژه مرمت موزه استخدام شدند.
a house/plane/road builder
یک خانه / هواپیما / جاده ساز
مهارت های ارتباطی او او را به یک تیم ساز و مربی بسیار مؤثر تبدیل کرد.
creator
ایجاد کننده
طراح
معمار
تهيه كننده
originator
مبتکر
سازنده
planner
برنامه ریز
deviser
توسعه دهنده
developer
مخترع
fabricator
مجعول
inventor
مهندس
constructor
مؤسس
قاب ساز
contriver
رایت
برپا کننده
establisher
نویسنده
framer
مونتاژ کننده
wright
پیمانکار
erector
پدر
موسس
assembler
مشاور املاک و مستغلات
contractor
توسعه دهنده زمین
توسعه دهنده املاک
مغز متفکر
مناسب تر
land developer
بهتر
property developer
mastermind
fitter
begetter
innovator
destroyer
ناوشکن
wrecker
ویرانگر