rainbows

base info - اطلاعات اولیه

rainbows - رنگین کمان ها

N/A - N/A

ˈreɪn.boʊ

UK :

ˈreɪn.bəʊ

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [rainbows] در گوگل
description - توضیح
  • an arch (= curved shape) of different colours seen in the sky when rain is falling and the sun is shining


    طاق (= شکل خمیده) با رنگ های مختلف که در آسمان هنگام باریدن باران و تابش خورشید دیده می شود.

  • the effect seen when white light separates into its different colours


    اثری که وقتی نور سفید به رنگ های مختلف آن جدا می شود دیده می شود


  • ترکیبی از رنگ های مختلف


  • ترکیبی از چیزهای مختلف

  • (used especially by people who go fishing) a rainbow trout (= a large fish with a reddish stripe along the side)


    (مخصوصاً توسط افرادی که به ماهیگیری می روند استفاده می شود) قزل آلای رنگین کمان (= ماهی بزرگ با نوار قرمز در کنار آن)

  • bright and colourful, often with the colours arranged in stripes


    روشن و رنگارنگ، اغلب با رنگ ها به صورت راه راه چیده شده اند

  • involving or including people of different races


    شامل یا شامل افراد از نژادهای مختلف است


  • شامل یا شامل افرادی که عقاید سیاسی متفاوتی دارند یا به احزاب سیاسی مختلف تعلق دارند

  • the section of the Guides in the UK for girls aged around 4 to 7


    بخش راهنماها در انگلستان برای دختران حدوداً 4 تا 7 ساله

  • a meeting of Rainbows


    جلسه رنگین کمان

  • a girl who is a member of Rainbows


    دختری که عضو گروه رنگین کمان است

  • an arch of many colors sometimes seen in the sky for a short time when it rains and the sun is shining


    طاقی با رنگ های مختلف که گاهی اوقات برای مدت کوتاهی در آسمان دیده می شود که باران می بارد و خورشید می درخشد

example - مثال
  • The sun came out and we saw a rainbow.


    خورشید بیرون آمد و ما رنگین کمان را دیدیم.

  • The tropical butterfly's wings were shimmering with all the colours of the rainbow.


    بال‌های پروانه‌ی گرمسیری با تمام رنگ‌های رنگین کمان می‌درخشیدند.

  • The prisms will cast rainbows on the walls.


    منشورها روی دیوارها رنگین کمان می اندازند.

  • A perfectly circular rainbow appeared in the spray as the children played in the water.


    هنگامی که بچه ها در آب بازی می کردند، رنگین کمان کاملاً دایره ای در اسپری ظاهر شد.

  • Her dress was a rainbow of shimmering gold and mauve and tan and cerise.


    لباس او رنگین کمانی از طلای درخشان و ارغوانی و خرمایی و سریز بود.

  • The huge bruise went through a rainbow - scarlet, purple and yellow green black and blue - before it disappeared.


    کبودی بزرگ قبل از ناپدید شدن از میان یک رنگین کمان عبور کرد - مایل به قرمز، بنفش و زرد، سبز، سیاه و آبی.

  • She spoke about a rainbow of topics.


    او در مورد رنگین کمانی از موضوعات صحبت کرد.

  • Here there’s a whole rainbow of different courses to choose from.


    در اینجا یک رنگین کمان کامل از دوره های مختلف برای انتخاب وجود دارد.

  • I caught a 2.5kg rainbow.


    من یک رنگین کمان 2.5 کیلوگرمی گرفتم.

  • I love your rainbow sweater!


    من عاشق ژاکت رنگین کمانی تو هستم!

  • She was wearing a rainbow wig.


    کلاه گیس رنگین کمانی بر سر داشت.

  • The rainbow flag has become a symbol of the LGBT movement.


    پرچم رنگین کمان به نماد جنبش LGBT تبدیل شده است.

  • the rainbow nation of South Africa


    کشور رنگین کمان آفریقای جنوبی

  • He did not rule out a rainbow coalition.


    او ائتلاف رنگین کمان را رد نکرد.

  • Girlguiding UK is the governing body of Rainbows, Brownies, and Guides .


    Girlguiding UK هیئت حاکمه Rainbows، Brownies و Guides است.

  • How old do you have to be to go to Rainbows?


    برای رفتن به رنگین کمان باید چند سال داشته باشید؟

  • Dad will pick you up from Rainbows tonight.


    پدر امشب شما را از رنگین کمان خواهد برد.

  • What did you do at Rainbows?


    در Rainbows چه کار کردید؟

  • Thousands of Girl Guides, Brownies, and Rainbows attended the concert.


    هزاران دختر راهنمای، براونی و رنگین کمان در این کنسرت شرکت کردند.

  • She has been with the Guide Association since the age of five when she was a Rainbow.


    او از سن پنج سالگی زمانی که رنگین کمان بود با انجمن راهنما همکاری می کرد.

synonyms - مترادف
  • assortments


    مجموعه ها


  • تنوع

  • miscellanies


    متفرقه ها

  • jumbles


    به هم ریخته است

  • medleys


    مخلوط ها

  • mishmashes


    مخلوط کردن

  • hotchpotches


    هوچ پاچ ها

  • hodgepodge


    درهم و برهم

  • farragos


    فراگوس

  • mixed bags


    کیسه های مخلوط

  • ragbags


    کیسه های پارچه ای

  • gallimaufries


    گالیمافری ها

  • hashes


    هش ها

  • patchwork


    تکه تکه کاری

  • potpourris


    پات پوریس

  • salmagundis


    salmagundis

  • motleys


    رنگارنگ

  • olios


    olios

  • agglomerates


    آگلومره ها

  • agglomerations


    تجمعات

  • botches


    خرابی ها

  • clutter


    کلفت

  • collages


    کلاژها

  • gumbo


    گامبو

  • jambalaya


    جامبالایا

  • jungle


    جنگل

  • litter


    آشغال

  • menageries


    پرورشگاه ها

  • miscellanea


    متفرقه

  • montages


    مونتاژها

  • muddles


    به هم ریختن

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

inequities

لغت پیشنهادی

repeating

لغت پیشنهادی

listening