rainbows
rainbows - رنگین کمان ها
N/A - N/A
UK :
US :
an arch (= curved shape) of different colours seen in the sky when rain is falling and the sun is shining
طاق (= شکل خمیده) با رنگ های مختلف که در آسمان هنگام باریدن باران و تابش خورشید دیده می شود.
اثری که وقتی نور سفید به رنگ های مختلف آن جدا می شود دیده می شود
a combination of different colours
ترکیبی از رنگ های مختلف
a combination of many different things
ترکیبی از چیزهای مختلف
(used especially by people who go fishing) a rainbow trout (= a large fish with a reddish stripe along the side)
(مخصوصاً توسط افرادی که به ماهیگیری می روند استفاده می شود) قزل آلای رنگین کمان (= ماهی بزرگ با نوار قرمز در کنار آن)
روشن و رنگارنگ، اغلب با رنگ ها به صورت راه راه چیده شده اند
شامل یا شامل افراد از نژادهای مختلف است
involving or including people who have different political ideas, or who belong to different political parties
شامل یا شامل افرادی که عقاید سیاسی متفاوتی دارند یا به احزاب سیاسی مختلف تعلق دارند
بخش راهنماها در انگلستان برای دختران حدوداً 4 تا 7 ساله
جلسه رنگین کمان
دختری که عضو گروه رنگین کمان است
an arch of many colors sometimes seen in the sky for a short time when it rains and the sun is shining
طاقی با رنگ های مختلف که گاهی اوقات برای مدت کوتاهی در آسمان دیده می شود که باران می بارد و خورشید می درخشد
خورشید بیرون آمد و ما رنگین کمان را دیدیم.
بالهای پروانهی گرمسیری با تمام رنگهای رنگین کمان میدرخشیدند.
منشورها روی دیوارها رنگین کمان می اندازند.
هنگامی که بچه ها در آب بازی می کردند، رنگین کمان کاملاً دایره ای در اسپری ظاهر شد.
لباس او رنگین کمانی از طلای درخشان و ارغوانی و خرمایی و سریز بود.
The huge bruise went through a rainbow - scarlet, purple and yellow green black and blue - before it disappeared.
کبودی بزرگ قبل از ناپدید شدن از میان یک رنگین کمان عبور کرد - مایل به قرمز، بنفش و زرد، سبز، سیاه و آبی.
او در مورد رنگین کمانی از موضوعات صحبت کرد.
در اینجا یک رنگین کمان کامل از دوره های مختلف برای انتخاب وجود دارد.
I caught a 2.5kg rainbow.
من یک رنگین کمان 2.5 کیلوگرمی گرفتم.
من عاشق ژاکت رنگین کمانی تو هستم!
کلاه گیس رنگین کمانی بر سر داشت.
پرچم رنگین کمان به نماد جنبش LGBT تبدیل شده است.
کشور رنگین کمان آفریقای جنوبی
او ائتلاف رنگین کمان را رد نکرد.
Girlguiding UK هیئت حاکمه Rainbows، Brownies و Guides است.
برای رفتن به رنگین کمان باید چند سال داشته باشید؟
پدر امشب شما را از رنگین کمان خواهد برد.
در Rainbows چه کار کردید؟
هزاران دختر راهنمای، براونی و رنگین کمان در این کنسرت شرکت کردند.
او از سن پنج سالگی زمانی که رنگین کمان بود با انجمن راهنما همکاری می کرد.
assortments
مجموعه ها
تنوع
miscellanies
متفرقه ها
jumbles
به هم ریخته است
medleys
مخلوط ها
mishmashes
مخلوط کردن
hotchpotches
هوچ پاچ ها
hodgepodge
درهم و برهم
farragos
فراگوس
mixed bags
کیسه های مخلوط
ragbags
کیسه های پارچه ای
gallimaufries
گالیمافری ها
hashes
هش ها
patchwork
تکه تکه کاری
potpourris
پات پوریس
salmagundis
salmagundis
motleys
رنگارنگ
olios
olios
agglomerates
آگلومره ها
agglomerations
تجمعات
botches
خرابی ها
clutter
کلفت
collages
کلاژها
gumbo
گامبو
jambalaya
جامبالایا
jungle
جنگل
litter
آشغال
menageries
پرورشگاه ها
miscellanea
متفرقه
montages
مونتاژها
muddles
به هم ریختن