airline

base info - اطلاعات اولیه

airline - شرکت هواپیمایی

noun - اسم

/ˈerlaɪn/

UK :

/ˈeəlaɪn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [airline] در گوگل
description - توضیح
  • a company that takes passengers and goods to different places by plane


    شرکتی که مسافران و کالاها را با هواپیما به نقاط مختلف می برد

  • an organization offering transport by plane for passengers and goods


    سازمانی که حمل و نقل با هواپیما را برای مسافران و کالاها ارائه می دهد

  • a business that operates regular services for carrying passengers and/or goods by aircraft


    کسب و کاری که خدمات منظمی را برای حمل مسافر و/یا کالا با هواپیما انجام می دهد

  • a business that operates regular services for carrying passengers or goods by aircraft


    تجارتی که خدمات منظمی را برای حمل مسافر یا کالا با هواپیما انجام می دهد

  • a business that operates regular services for carrying passengers or goods by plane


    اگرچه نمونه اولیه در حال حاضر این فعالیت ها را شبیه سازی می کند، عملیات واقعی خطوط هوایی در مدل های تولیدی استفاده خواهد شد.

  • Although the prototype currently simulates these activities, actual airline operations will be used in production models.


    30 سال از زمانی که رئیس جمهور حمله خطوط هوایی را برای استفاده از اختیارات اضطراری مهم تلقی کرد، می گذرد.

  • It has been 30 years since a president considered an airline strike important enough to use the emergency powers.


    رهبران کلیسا باید همان‌طور که خلبانان خطوط هوایی صفحه ابزارشان را در طول پرواز می‌خوانند، داده‌ها را جمع‌آوری کنند.


  • این هواپیما در بین خطوط هوایی رفت و آمد محبوب است.

  • The aircraft is popular among commuter airlines.


    اما رشد خطوط هوایی را محدود کرد.

  • But it did limit airline growth.


    علیرغم چنین مشکلاتی، ال ال قصد دارد به اسکادران رو به رشد خطوط هوایی که خصوصی می شوند بپیوندد.

  • Despite such handicaps, El Al intends to join the growing squadron of airlines that are being privatised.


    مدتها قبل از اینکه سایر خطوط هوایی بلیط الکترونیکی را بپذیرند، Southwest Airlines از آن برای کاهش هزینه ها و زمان بارگیری استفاده می کرد.

  • Long before other airlines adopted electronic ticketing, Southwest Airlines was using it to reduce costs and loading times.


    این شرکت هواپیمایی در برابر حرکات قیمت گذاری غارتگرانه رقبای خود مقاومت کرده و بر ضرر اولیه خود غلبه کرده است.

  • The airline had withstood the predatory pricing moves of its competitors, and overcome its early loss.


example - مثال
  • an airline pilot/passenger


    یک خلبان / مسافر هواپیمایی

  • a low-cost/budget/no-frills/discount airline


    یک ایرلاین ارزان قیمت/بودجه/بدون هزینه/تخفیف

  • international/major airlines


    خطوط هوایی بین المللی / بزرگ

  • He needed to buy an airline ticket immediately.


    او باید فوراً بلیط هواپیما بخرد.

  • The company is looking to expand into the commercial airline industry.


    این شرکت به دنبال توسعه در صنعت هواپیمایی تجاری است.

  • All scheduled airline services will be affected by the strike.


    تمام خدمات خطوط هوایی برنامه ریزی شده تحت تأثیر این اعتصاب قرار خواهند گرفت.

  • He operates a private airline.


    او یک شرکت هواپیمایی خصوصی را اداره می کند.

  • He's the founder of Europe's biggest no-frills airline.


    او بنیانگذار بزرگ ترین شرکت هواپیمایی اروپا است.

  • I'll never fly this airline (= travel with this airline company) again.


    من هرگز با این ایرلاین (= با این شرکت هواپیمایی سفر نخواهم کرد) دیگر.

  • Prices on charter airlines are usually lower.


    قیمت در خطوط هوایی چارتر معمولا کمتر است.

  • The airline operates mainly between Florida and Puerto Rico.


    این ایرلاین عمدتاً بین فلوریدا و پورتوریکو فعالیت می کند.

  • What airline did you fly with?


    با چه ایرلاینی پرواز کردی؟

  • The airline operates between London and top destinations of North America and the Caribbean.


    این خط هوایی بین لندن و مقاصد اصلی آمریکای شمالی و کارائیب فعالیت می کند.

  • This airline operates flights to Mumbai, Jaipur, and Chennai.


    این شرکت هواپیمایی به بمبئی، جیپور و چنای پرواز دارد.

  • Australia's national airline Qantas


    شرکت هواپیمایی ملی استرالیا کانتاس

  • a budget/low-cost/no-frills airline


    یک ایرلاین ارزان قیمت/کم هزینه/بدون حاشیه

  • a charter/ commercial airline


    یک شرکت هواپیمایی چارتر/تجاری

  • a domestic/international airline


    یک شرکت هواپیمایی داخلی/بین المللی

  • an airline passenger/pilot/ticket


    یک مسافر / خلبان / بلیط هواپیمایی

  • the airline business/industry/market


    تجارت / صنعت / بازار هواپیمایی

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

twiddling

لغت پیشنهادی

conducted

لغت پیشنهادی

shrunk