apex
apex - راس
noun - اسم
UK :
US :
بالا یا بالاترین قسمت چیزی نوک تیز یا منحنی
مهمترین موقعیت در یک سازمان یا جامعه است
موفق ترین بخش چیزی
بالاترین نقطه یا بالای یک شکل یا شی
بالاترین نقطه یا موفق ترین قسمت چیزی
انتهای نوک تیز یک اندام
abbreviation for Advance Purchase Excursion a system of cheap travel tickets that must be bought a particular number of days before travelling
مخفف Advance Purchase Excursion سیستمی از بلیط های ارزان سفر است که باید چند روز قبل از سفر خریداری شود.
بالاترین نقطه یا بالای چیزی
a train or plane ticket that is cheaper than the usual price because you buy it several days or weeks before you travel
بلیط قطار یا هواپیما که ارزان تر از قیمت معمولی است، زیرا آن را چند روز یا چند هفته قبل از سفر خریداری می کنید
Within minutes of strapping myself in I was chipping each apex and powering through like a seasoned track star.
در عرض چند دقیقه که خودم را به تسمه بستم، هر راس را تراشه میزدم و مانند یک ستارهی کارکشته از آن عبور میکردم.
مدیر میانی ممکن است زمانی در اوج باشد و زمانی در وسط.
کامرون دیاز نقش زیبایی را بازی می کند که راس مثلث را تشکیل می دهد.
آنجا، زیر قله سقف، یک پنجره کوچک بود که چند اینچ گرانبها باز می شد.
دو سبک برای انتخاب وجود دارد: راس سنتی، که در اینجا نشان داده شده است، و بالای آلاچیق تخت.
راس سقف/مثلث
در 37 سالگی، او به اوج حرفه خود رسیده بود.
راس یک مثلث/هرم
او در آن دوره به اوج حرفه خود رسید.
رادیوگرافی قفسه سینه یک ناهنجاری را در راس ریه چپ نشان داد.
an Apex fare
کرایه Apex
راس یک هرم
ارزان ترین کرایه First Great Western، Apex، باید حداقل یک هفته قبل از سفر رزرو شود.
an Apex ticket/fare
بلیط / کرایه Apex
اوج
pinnacle
اجلاس - همایش
بالا
ارتفاع
zenith
acme
تاج
acme
به اوج رسیدن
apogee
تاج پادشاهی
crest
اوج گیری
climax
سر
crown
نصف النهار
culmination
سنگ بنا
ظهر
meridian
مجموع
capstone
بیشترین
crescendo
بزرگترین
noon
آپوتئوز
noontime
گلدسته
sum
سقف
maximum
برتر
حداکثر
apotheosis
اکثر
spire
تاپ ها
تعالی
superlative
نقطه اوج
max
نوک بالا
tops
sublimity
tip-top
nadir
سمت القدم
پایین
depths
اعماق
پایه
lowest point
پایین ترین نقطه
کف سنگ
پا
نقطه پایین
کف
pits
چاله ها
lowest level
پایین ترین سطح
minimum
کمترین
عمق
all-time low
پایین ترین زمان
worst
بدترین
lowness
پستی
ریشه
پایین ترین جزر
lowest ebb
حمام
bathos
در زیر
underneath
ته سنگ
rock-bottom
زیرین - سطح پایین
underside
عقب
rear
پایین ترین
lowest
کوچکترین
سطح پایین
slightest
حداقل
حد پایین
bare minimum
باریک ترین
narrowest