negotiations
negotiations - مذاکرات
N/A - N/A
UK :
US :
the process of discussing something with someone in order to reach an agreement with them or the discussions themselves
فرآیند بحث کردن درباره چیزی با کسی به منظور دستیابی به توافق با آنها، یا خود بحث ها
the process of discussing something with someone in order to reach an agreement or the discussions themselves
فرآیند بحث کردن درباره چیزی با کسی به منظور دستیابی به توافق، یا خود بحث ها
یک بحث رسمی بین افرادی که در تلاش برای رسیدن به توافق هستند
قابل بحث و تغییر توسط افرادی که در تلاش برای رسیدن به توافق هستند
در فرآیند بحث توسط افرادی که در تلاش برای رسیدن به توافق هستند
فرآیند تبدیل چک به پول
فرآیند تغییر مالک قانونی چک، برات و غیره.
این توافق پس از یک سری مذاکرات دشوار حاصل شد.
جزئیات دقیق توافق همچنان در دست مذاکره است.
مذاکرات برای افزایش حقوق احتمالا چند هفته طول می کشد.
مذاکرات در بن بست باقی ماند.
او گفت که هیئت مدیره مطمئناً مایل است برای یافتن زمینه های مشترک وارد مذاکره شود.
این شرکت در حال آغاز دور جدیدی از مذاکرات با نیروی کار اصلی خود است.
budget/contract negotiations
مذاکرات بودجه/قرارداد
فضای کمی برای مذاکره وجود داشت.
شرایط قرارداد همچنان برای مذاکره باز است.
قرارداد بازنگری شده چندین ماه است که در حال مذاکره است.
Payment by negotiation can only be used if the draft or cheque is in the local currency of the country on which it is drawn.
پرداخت از طریق مذاکره تنها در صورتی قابل استفاده است که پیش نویس یا چک به واحد پول محلی کشوری باشد که بر روی آن پرداخت شده است.
هزینه مذاکره
انتقال چک به صورت مذاکره انتقال از دارنده به شخص دیگر است.
discussions
بحث ها
dialogUS
دیالوگ ایالات متحده
dialogueUK
دیالوگ انگلستان
talks
صحبت می کند
consultation
مشاوره
parley
مذاکره کردن
کنفرانس
مناظره
confabulation
confabulation
deliberation
مشورت
colloquy
گفتگو
استدلال
argumentation
بده و بستان
give-and-take
بحث و جدل
بحث
گفتمان
دیالوگ های انگلستان
dialoguesUK
dialogsUS
dialogsUS
مشاوره ها
consultations
همایش ها
conferences
پالاور
palaver
گفتگوها
parleys
confab
confab
صحبت
confabs
confabs
شورا
ملاقات
شوراها
councils
رفت و برگشت
back-and-forths
پالاورها
palavers
unemployment
بیکاری
antagonism
تضاد
disagreement
اختلاف نظر
nonintercourse
غیر مقاربتی
تقسیم
miscommunication
سوء ارتباط