celebrity
celebrity - فرد مشهور
noun - اسم
UK :
US :
یک فرد زنده مشهور
حالت معروف بودن
کسی که به خصوص در تجارت سرگرمی مشهور است
کسی که مشهور است، به ویژه در تجارت سرگرمی
متی عمدتاً روزنامه ها و بیوگرافی افراد مشهور را می خواند.
شما شروع به درک این موضوع می کنید که چرا نیولی به یک سلبریتی ثروتمند و مشهور تبدیل شده است که نقش افراد شکست خورده فقیر را بازی می کند.
You begin to appreciate why Newley has become a rich and famous celebrity playing poor failed nobodies.
خدمه دوربین و افراد جلویی آنها در فضای موجود به دنبال افراد مشهور برای مصاحبه گشتند.
از آنجا به بعد، گامی کوتاه تا شهرت فوری، اگر کوتاه مدت بود، بود.
اما بسیاری از افراد مشهور به طور خستگی ناپذیر برای اهداف خوب و بدون سر و صدا پول جمع می کنند.
این باشگاه در میان افراد مشهور رسانه ای و افراد ادبی محبوب است.
شش فرد مشهور کوچک در برنامه خیریه برادر بزرگ شرکت کردند.
سلبریتی من یک نعمت مختلط بود.
سلبریتی های ثروتمند اجازه دارند وکلای خوب استخدام کنند و راحت از آن خارج شوند.
مردم بیرون منتظر فرصتی برای دیدن برخی از افراد مشهور بودند.
سلبریتی که او اکنون از آن لذت خواهد برد، این کار را در هفته های آینده آسان تر خواهد کرد.
یک سرآشپز مشهور
او پس از کسب مدال طلا در المپیک در چین به شهرت رسید.
Hollywood/TV celebrities
سلبریتی های هالیوود/تلویزیون
او فوراً به موقعیت مشهور دست یافت.
آیا او متوجه می شود که سلبریتی جدیدش وارد زندگی خصوصی او شده است؟
او یک شبه به عنوان خبرنگار جنگ به شهرت رسید.
او در میان نخبگان فرهنگی منهتن به یک شهرت کوچک تبدیل شد.
او در زادگاهش به یک شهرت تبدیل شد.
موفقیت نمایش او را یک شبه به یک شهرت تبدیل کرد.
در برنامه امشب انبوهی از افراد مشهور حضور دارند.
رویای او تبدیل شدن به یک سرآشپز مشهور است.
او اولین سلبریتی تلویزیونی بود که او در ظاهر ملاقات کرده بود.
دفتر خاطرات مسیر او را از گمنامی به شهرت بین المللی ترسیم می کند.
او برای مدت کوتاهی به عنوان یک سیاستمدار رادیکال به شهرت رسید.
افراد مشهور هالیوود در لاگونا بیچ حاضر شدند.
ستاره
superstar
فوق ستاره
luminary
نورانی
notable
قابل توجه
personage
شخصیت
VIP
شخص خیلی مهم
celeb
جشن
icon
آیکون
کسی
بزرگوار
dignitary
notability
notability
بزرگ
bigwig
نام
مگا ستاره
megastar
شکل
سنگین وزن
heavyweight
برجسته
standout
شیر نر
biggie
سنگین
lion
سبک
ناب
نماد
nob
کاهونا
ikon
شایسته
kahuna
پانجاندروم
worthy
مغول
celebutante
قهرمان
panjandrum
grandee
mogul
هيچ كس
noncelebrity
غیر سلبریتی
nonentity
عدم وجود
has-been
بوده است
non-person
غیر شخص
ناشناخته
commoner
معمولی
هیچ چی
lightweight
سبک وزن
cypherUK
cypherUK
cipherUS
cipherUS
pygmy
پیگمی
zero
صفر
insignificancy
بی اهمیتی
zilch
زیلچ
dwarf
آدم کوتوله
insect
حشره
snippersnapper
تک تیرانداز
pigmy
خوک
morsel
لقمه
shrimp
میگو
whippersnapper
شلاق زن
nullity
بطلان
twerp
twerp
squirt
سرپیچ کردن
mediocrity
متوسط بودن
unimportant person
فرد بی اهمیت
no-mark
بدون علامت
سیب زمینی کوچک
pip-squeak
پیپ جیغ
wannabe
خواستار