discounts

base info - اطلاعات اولیه

discounts - تخفیف ها

N/A - N/A

ˈdɪs.kaʊnt

UK :

ˈdɪs.kaʊnt

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [discounts] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • They usually give you a discount if you buy multiple copies.


    معمولا در صورت خرید چند نسخه به شما تخفیف می دهند.

  • They offer a ten percent discount on travel for students.


    آنها ده درصد تخفیف در سفر برای دانشجویان ارائه می دهند.

  • You shouldn't discount the possibility of him coming back.


    شما نباید احتمال بازگشت او را نادیده بگیرید.

  • discounted goods/rates


    کالاهای با تخفیف / نرخ

  • Students receive a 10 percent discount.


    دانشجویان از 10 درصد تخفیف برخوردار می شوند.

  • He gets a senior citizen discount at the theater.


    او از یک شهروند سالخورده در تئاتر تخفیف می گیرد.

  • He discounted fears about computer programming problems involving the year 2000 as exaggerated.


    او ترس در مورد مشکلات برنامه نویسی کامپیوتر مربوط به سال 2000 را اغراق آمیز رد کرد.

  • The airline has discounted domestic fares.


    این ایرلاین کرایه های داخلی را تخفیف داده است.

  • You get a discount if you buy four ink cartridges.


    با خرید چهار عدد کارتریج جوهر از تخفیف برخوردار می شوید.

  • Car manufacturers are offering discounts of up to 15% on all new models.


    خودروسازان برای تمامی مدل های جدید تا 15 درصد تخفیف ارائه می دهند.

  • They purchased the stock at a huge discount.


    آنها سهام را با تخفیف زیادی خریداری کردند.

  • The price without discount will be around $55.


    قیمت بدون تخفیف حدود 55 دلار خواهد بود.

  • All these securities are sold at a discount to their par value.


    تمامی این اوراق با تخفیف به ارزش اسمی آنها فروخته می شود.

  • Our entire inventory is discounted below retail prices.


    کل موجودی ما زیر قیمت های خرده فروشی تخفیف دارد.

  • The initial charges will be 5.25%, discounted by 2% to 3.25 % until 31 January.


    هزینه های اولیه تا 31 ژانویه 5.25% با تخفیف 2% تا 3.25% خواهد بود.

  • Stocks were being discounted because of political concerns related to the upcoming election.


    سهام به دلیل نگرانی های سیاسی مربوط به انتخابات آینده تخفیف داده می شد.

  • If an exporter has good credit the bank may purchase or discount his collection bills.


    اگر صادرکننده اعتبار خوبی داشته باشد، بانک می تواند قبوض وصولی او را خریداری یا تخفیف دهد.

  • discount airfares/tickets/hotels


    تخفیف بلیط هواپیما / بلیط / هتل

  • discount bills of exchange


    اسکناس های تخفیفی

synonyms - مترادف
  • denigrates


    تحقیر می کند

  • belittles


    کوچک می کند

  • deprecates


    منسوخ می کند

  • disparages


    نفی می کند

  • decries


    کاهش می یابد

  • diminishes


    بی اعتبار می کند

  • discredits


    اخراج می کند

  • dismisses


    کوچک

  • slights


    زباله ها

  • trashes


    سوالات

  • derogates


    vilipends

  • questions


    مستهلک می شود

  • vilipends


    نظر می دهد

  • depreciates


    بی اعتمادی ها

  • disses


    انکار می کند

  • dispraises


    گریه می کند

  • mistrusts


    صحبت می کند

  • repudiates


    سطل زباله

  • cries down


    بد دهن ها

  • talks down


    قرار می دهد

  • trash-talks


    از

  • bad-mouths


    مسخره می کند

  • puts down


    بوسه می زند

  • detracts from


  • scoffs at


  • kisses off


antonyms - متضاد
  • applauds


    تشویق می کند

  • acclaims


    تحسین ها

  • exalts


    تعالی می بخشد

  • extols


    تمجید می کند

  • extolls


    ستایش می کند

  • glorifies


    تجلیل می کند

  • lauds


    بزرگ می کند

  • magnifies


    اضافه می کند

  • praises


    حضور می یابد

  • adds


    رشد می کند

  • attends


    را افزایش می دهد

  • grows


    انگلستان را به رسمیت می شناسد

  • raises


    ایالات متحده را به رسمیت می شناسد

  • recognisesUK


    توجه می کند

  • recognizesUS


  • pays attention


لغت پیشنهادی

body

لغت پیشنهادی

Christmas

لغت پیشنهادی

rebuttal