arms
arms - بازوها
noun - اسم
UK :
US :
سلاح هایی که برای جنگ استفاده می شود
a set of pictures or patterns, usually painted on a shield, that is used as the special sign of a family town university etc
مجموعهای از تصاویر یا نقشها که معمولاً روی یک سپر نقاشی میشوند و بهعنوان علامت خاص خانواده، شهر، دانشگاه و غیره استفاده میشوند.
سلاح ها و تجهیزاتی که برای کشتن و زخمی کردن مردم استفاده می شود
→ arm
→ بازو
سلاح ها و مواد منفجره مورد استفاده در جنگ ها
تمام روز زیر اسلحه دراز کشیدیم و تغییر چندانی در موقعیت خود ایجاد کردیم.
در مورد من مردان هنوز زیر اسلحه هستند زیرا به گفته دولت، جنگ هنوز تمام نشده است.
arms and ammunition
اسلحه و مهمات
سازمان ملل این کشور را تحریم تسلیحاتی کرد.
او بدنام ترین دلال اسلحه در جهان است.
افسران پلیس در بریتانیا معمولا اسلحه حمل نمی کنند.
آنها فروش تسلیحات به کشورهایی را که سوابق حقوق بشری ضعیفی دارند ممنوع کردند.
او در تلاش بود تا برنامه تسلیحات هسته ای کشور را بازسازی کند.
King’s Arms (= به عنوان نام میخانه استفاده می شود)
بازوهای سلطنتی روی در کالسکه ملکه ظاهر می شوند.
این اولین جنگ «مدرن» با بیش از یک میلیون مرد زیر اسلحه بود.
A leading environmentalist has issued a call to arms to companies and the public to do more about plastic waste.
یکی از فعالان برجسته محیط زیست از شرکت ها و مردم خواسته است تا در مورد زباله های پلاستیکی بیشتر تلاش کنند.
سخنرانی رئیس جمهور فراخوانی به سلاح برای بازگرداندن سرزندگی رویای آمریکایی بود.
دولت از تروریست ها خواست سلاح های خود را زمین بگذارند.
او هوادارانش را تشویق کرد که علیه دولت اسلحه به دست بگیرند.
مردم برای دفاع از کشورشان اسلحه به دست گرفتند.
او متهم به تهیه سلاح برای تروریست ها بود.
رشد اقتصادی این کشور می تواند به افزایش تسلیحات دامن بزند.
آنها به تامین سلاح برای چریک ها متهم شده اند.
یک انبار اسلحه در ولز جنوبی کشف شد.
آنها به دلیل فروش اسلحه به کشورهای سرکش تحریم شدند.
armaments
تسلیحات
artillery
توپخانه
firearms
سلاح گرم
guns
اسلحه ها
ordnance
مهمات
weaponry
سلاح ها
weapons
توپ
cannon
مواد
munitions
لوازم جانبی انگلستان
materiel
acoutermentsUS
accoutrementsUK
تجهیزات
accoutermentsUS
موشک ها
همه جانبه
missiles
تجهیزات نظامی
panoply
ماشین های جنگی
military supplies
سلاح های جنگی
war machines
ابزار جنگ
قدرت آتش
انبار مهمات
firepower
تفنگ های دستی
arsenal
حرارت
handguns
قطعات
ammunition
دنده
بمب ها
pieces
تدارکات
تفنگ ها
bombs
تپانچه ها
supplies
اسلحه های بزرگ
rifles
pistols
big guns
