mentor
mentor - مرشد
noun - اسم
UK :
US :
یک فرد باتجربه که به یک فرد کم تجربه توصیه و کمک می کند
مربی کسی بودن
فردی با تجربه که به افراد کم تجربه توصیه می کند تا در کارشان به آنها کمک کند
a person who gives a younger or less experienced person help and advice over a period of time especially at work or school
شخصی که به یک فرد جوانتر یا کمتر با تجربه در یک دوره زمانی کمک و مشاوره می دهد، به خصوص در محل کار یا مدرسه
کمک و نصیحت کردن به یک فرد جوان یا کم تجربه، به ویژه در شغل یا مدرسه
an experienced and trusted person who gives another person advice and help esp. related to work or school over a period of time
یک فرد باتجربه و قابل اعتماد که به شخص دیگری مشاوره و کمک می کند، به ویژه. مربوط به کار یا مدرسه، در یک دوره زمانی
a person with experience in a job who supports and advises someone with less experience to help them develop in their work
فردی با تجربه در یک شغل که از فردی با تجربه کمتر حمایت می کند و به او توصیه می کند تا در کار خود پیشرفت کند
حمایت و توصیه به شخصی با تجربه کمتر برای کمک به پیشرفت در کارشان
شما می توانید یک مربی داشته باشید، آن را هر چه می خواهید بنامید زیرا معناشناسی در اینجا بی ربط است.
دوم، شما به یک مربی نیاز دارید که شما را در این مسیر راهنمایی کند.
Joe was the forerunner and mentor in foreign reporting, but Stewartaided by abundant letters of introduction from Joewas learning fast.
جو پیشرو و مربی گزارش های خارجی بود، اما استوارت با معرفی نامه های فراوان جوواس به سرعت آموخت.
اودن بعدها به یک دوست و مربی تبدیل شد.
The key feature of effective mentor schemes is a genuine consistent interest on the part of the mentor for the young person.
ویژگی کلیدی طرحهای مربی مؤثر، علاقه واقعی و ثابت مربی برای فرد جوان است.
در 16 اکتبر او برای مشاوره به مربی خود، ریچل نوشت.
مربیان من افرادی بودند که در مورد آنها مطالعه می کردم، مانند ریچارد برد، کاشف، به جای افرادی که می شناختم.
او دوست و مربی بسیاری از بازیگران جوان بود.
مربی سابق او در طول دوران حرفه ای خود مربی او باقی مانده بود.
جلسات منظم بین مربی و کارآموز به هدایت مهندسان جوان در سالهای اولیه کمک می کند.
این شرکت یک برنامه راهنما را اجرا می کند.
شانس دانش آموزان را می توان با مطالعه بیشتر، راهنمایی و بازبینی فشرده بهبود بخشید.
او به عنوان یک مربی تجاری برای بسیاری از کارآفرینان جوان مشتاق عمل کرد.
این برنامه برای آموزش و راهنمایی کارآفرینان کسب و کارهای کوچک تنظیم شده است.
مربی
معلم
راهنما
معلم خصوصی
tutor
مشاور
گورو
استاد
guru
قابل اعتماد
محرم
trainer
مشاور ایالات متحده
confidant
مشاور انگلستان
confidante
رهبر روحانی
counselorUS
حامی
counsellorUK
درمانگر
سوامی
آچاریا
therapist
ماهاریشی
swami
rav
acharya
رب
maharishi
مربی زندگی
rav
مشاوره
rebbe
مشاور راهنما
کارشناس
advisor
consigliere
counsel
عمو هلندی
guidance counsellor
قدرت
یاور
consigliere
Dutch uncle
helper
pupil
شاگرد
novice
تازه کار
دانشجو
apprentice
شاگرد کارآموز
mentee
مبتدی
beginner
یادگیرنده
learner
مشروط
probationer
کارآموز
rookie
سرپرست
trainee
دانشجوی سال اول
tutee
فارغ التحصیل
disciple
ادم تازه کار
freshman
تازه کار کردن
freshwoman
فوق لیسانس
استخدام کردن
greenhorn
محقق
novitiate
دانش آموز
postgraduate
سال دوم
کارشناسی
دنباله رو
schoolchild
جوان
sophomore
متصدی
undergraduate
تحت حمایت
follower
دشمن
خدمتکار
acolyte
کم مطالعه
protege
foe
attendant
understudy