uncle
uncle - دایی
noun - اسم
UK :
US :
برادر مادر یا پدرت یا شوهر عمه ات
used by children, in front of a first name to address or refer to a man who is a close friend of their parents
توسط کودکان، در مقابل نام کوچک، برای خطاب یا اشاره به مردی که دوست صمیمی والدین آنها است، استفاده می شود
برادر مادر یا پدر کسی یا شوهر عمه یا عموی کسی
هر مرد بالغی که می دانید از شما بزرگتر است
برادر مادر یا پدر کسی یا شوهر عمه کسی
Uncle Roscoe
عمو روسکو
یادم می آید دو خاله و یک عمو که همه برایم بسیار عزیز بودند، در عرض چند ماه فوت کردند.
به عمه و عمویت سر بزن.
عموی دیگر، ایگناسیو، پیشنهاد می کند که مانوئل گوستاوو را به عنوان پسر نامشروع خود بپذیرد.
Suppose your favorite uncle proudly tells you that your birthday present is a subscription to the Salmon of the Month Club.
فرض کنید عموی مورد علاقهتان با افتخار به شما میگوید که هدیه تولدتان اشتراک در باشگاه ماهی سالمون ماه است.
The years hold little joy for Jacob, who meets a crooked dealer after his own kind in his uncle Laban.
سالها برای یعقوب، که در عمویش لابان، با یک دلال حقهباز از نوع خود آشنا میشود، شادی کمی دارد.
عموی مادری او، ویلیام داونی، یک معمار در آبردین بود.
بیا که او فقط یک عمو داشت، برادر پدرش اریک، و او را به سختی ندیده بود.
کدام عمو به او گفته بود که این یک اشتباه مهلک است؟
Uncle Ian
عمو ایان
من به عمویم می روم.
عموی مادری/پدری (= از طرف مادر/پدر خانواده مرتبط است)
من تازه عمو شدم (= چون برادر/خواهرم بچه دار شده است).
جوی برای ما مثل دایی بود.
او کوچکترین پسر ادوارد سوم و عموی ریچارد دوم بود.
برگزار کننده این مراسم کشیش مارتین دویل، عموی عروس بود.
عمویی که مقابل پدر و مادرم زندگی می کند همیشه بسیار صمیمی و صمیمی است.
اینجا را فشار دهید و باب عموی شماست! ناپدید شده است.
او خیلی شبیه عموی مرحومش است.
رئیس مثل یک عموی خیرخواه به همه ما لبخند زد.
ثروتی که عموی مرده اش برای او به جا گذاشته است
عموی مورد علاقه من
من عموها و خاله های زیادی دارم.
ما عمویم استیو را دعوت کردیم.
عمو جک برام هدیه آوردی؟
John Uncle
جان عمو
عمه و عمویم زمانی که بازنشسته شدند به آریزونا نقل مکان کردند.
unc
unc
eam
eam
eme
ایما
uncley
دایی
nuncle
هسته
uncleji
عمو
unclie
uncly
aunt
عمه
aunty
پسر
پسر خواهر یا برادر
nephew
دختر برادر یا خواهر و غیره
niece