river
river - رودخانه
noun - اسم
UK :
US :
جریان طبیعی و مداوم آب در یک خط طولانی در سراسر یک کشور به سمت دریا
مقدار زیادی مایع متحرک
خط آبی که به دریا می ریزد
نهر یا رودخانه ای که به رودخانه بزرگتری می ریزد
قسمت وسیع یک رودخانه که در آن به دریا می رود
a long passage dug into the ground and filled with water either for boats to travel along or to take water to a place
گذرگاهی طولانی که در زمین حفر شده و پر از آب می شود، یا برای قایق ها حرکت می کنند یا برای بردن آب به مکانی
منطقه ای از زمین های پست که در آن یک رودخانه به بسیاری از رودخانه های کوچکتر در نزدیکی دریا گسترش می یابد
یک رودخانه کوچک باریک
یک جریان کوچک
یک ناحیه باریک از دریا که به خشکی می رود یا یک رودخانه کوچک
قسمتی از رودخانه که در آن به دریا می پیوندد
زمین در کنار رودخانه
جایی که یک رودخانه یا نهر شروع می شود
جریان طبیعی وسیع آب شیرین در سراسر خشکی به دریا، دریاچه یا رودخانه دیگر
قبل یا بعد از نام رودخانه استفاده می شود
در جهت مخالف جریان آب در رودخانه
در همان جهت جریان آب در رودخانه
آبی که به طور طبیعی از طریق کانال وسیعی که توسط خشکی احاطه شده است جریان دارد
رودخانه همچنین هر جریان بزرگ مایع است
In the dry season the wonderfully cool river water is a stunning blue-green in the deep pools below the falls.
در فصل خشک، آب رودخانه به طرز شگفت انگیزی به رنگ سبز آبی خیره کننده در استخرهای عمیق زیر آبشار است.
The toll includes drowned livestock, ruined wheat crops and boats torn from their moorings on rivers around the north state.
این تلفات شامل دام های غرق شده، محصولات گندم ویران شده و قایق های کنده شده از لنگرگاه های خود در رودخانه های اطراف ایالت شمالی است.
رودخانه های دیگر از پنین تقریباً به همین اندازه هستند.
شرکتهای فراملیتی نفت و معدن، رودخانهها را آلوده میکنند و معادن مخرب فاحش را تامین مالی میکنند.
یکی از سیگارهای گالویزش را روشن کرد، روی صندلیش نشست و در سکوت به رودخانه خیره شد.
مسافری که کنارم نشسته بود با شوق فراوان سکه ای را به رودخانه پرت کرد.
رودخانه اینجا خطرناک بود و هنوز لبه مسیر را می جوید.
در نهایت به دهانه رودخانه تیمز رسیدیم.
رودخانه هادسون
بر کرانه های رودخانه (= زمین در کنار رودخانه)
to travel up/down river (= in the opposite direction to/in the same direction as the way in which the river is flowing)
سفر به بالا/پایین رودخانه (= در جهت مخالف با/در همان جهتی که رودخانه در آن جریان دارد)
دهانه رود (= جایی که وارد دریا می شود)
آیا می توانیم در رودخانه شنا کنیم؟
یک قایق روی رودخانه بود.
بر نهر (= کنار آن) خانه دارند.
یک جامعه کامل در کنار رودخانه (= کنار آن) جوانه زد.
جلوتر از آنها رودخانه ای طولانی و متروک بود.
دره رودخانه / حوضه / دلتا
این پل از رودخانه درست بالای تپه ها عبور می کند.
رودخانه هایی از گدازه های مذاب از کوه سرازیر شدند.
او در رودخانه شیرجه زد.
چگونه می خواهیم از رودخانه عبور کنیم؟
تصمیم گرفته بودم رودخانه را تا مقصدم دنبال کنم.
در غروب آفتاب به سمت رودخانه برویم.
این پل زمانی روی رودخانه سرین می گذشت.
رودخانه از کناره هایش طغیان کرده بود.
رودخانه با بارندگی بالا آمده است.
این رودخانه با کشتی های تا 90 تن قابل کشتیرانی است.
پس از بارندگی اخیر، رودخانه همچنان بالاست.
این رودخانه از بلغارستان سرچشمه می گیرد و از یونان به دریای اژه می گذرد.
رودخانه پس از سیل متورم شد.
رودخانه آنقدر عریض بود که نمیتوانست راحت از آن عبور کند.
رودخانه راه خود را از میان تپه ها می پیچد.
صخرهها و سواحل شنی رودخانه را سخت میکنند.
یک پل روی رودخانه وجود دارد.
آنها به سمت پایین رودخانه حرکت کردند.
آن طرف رودخانه منتظر ما بودند.
آنها در حال لایروبی رودخانه هستند تا آن را برای قایق های بزرگتر ایمن تر کنند.
جریان
waterway
آبراه
brook
نهر
tributary
خراجی
watercourse
جریان آب
beck
بک
creek
رودخانه
rivulet
سوختن
کانال
canal
رول
rill
راندل
runnel
تازه
ورودی
freshet
جویبار
inlet
بیلبونگ
streamlet
متولد شد
billabong
آبریز
bourn
شاخه
rillet
مصب
دوره
estuary
اجرا کن
بروکلت
شلاق
brooklet
شما
runlet
آبشش
bayou
متقابل
gill
بورن
confluent
تأثیرگذار
bourne
حلقه زدن
influent
rindle
distributary
توزیع کننده
effluent
پساب