asked
asked - پرسید
N/A - N/A
UK :
US :
ماضی ساده و ماضی از پرسیدن
پرسیدن سوال از کسی یا درخواست پاسخ از کسی
چیزی را با دقت در نظر گرفتن
to speak or write to someone saying that you want them to do something to give you something or to allow you to do something
صحبت کردن یا نوشتن به کسی که میخواهید کاری انجام دهد، کاری به شما بدهد یا به شما اجازه انجام کاری را بدهد
از کسی درخواست کنید یا دعوت کنید تا با شما به جایی برود یا به خانه شما بیاید
انتظار یا تقاضا کردن چیزی
او از من یک سوال پرسید.
او یک سوال در مورد تاریخ ولز پرسید.
او از من در مورد تاریخ ولز پرسید.
او در مورد تاریخ ولز پرسید.
من نمی دانم قطار چه ساعتی حرکت می کند. از نگهبان بپرسید که آیا می داند؟
ساعت حرکت قطار را از نگهبان پرسیدم.
پرسیدم قطار کی حرکت می کند؟
چه زمانی قطار حرکت میکند؟ من پرسیدم.
او باید از خود بپرسد که چرا هیچ کس او را دوست ندارد.
اگر به کمک نیاز دارید، لطفا دریغ نکنید.
او از (مدیر خود) پرسید که آیا میتواند زودتر برود تا بچهها را تحویل بگیرد.
من خواستم حسابدارم را ببینم.
شما باید از (حسابدار خود) مشاوره مالی بخواهید.
باید از حسابدار خود بخواهید که به شما مشاوره مالی بدهد.
آیا می توانم از شما لطفی بخواهم؟
من می خواهم در مورد یک موضوع مالی از شما مشاوره / نظر بپرسم.
برای خروج باید اجازه بگیرید.
خواهشمندیم هر گونه کالای معیوب در بسته بندی اصلی خود بازگردانده شود.
وکیل درخواست کرد که موکلش اجازه تماس تلفنی داشته باشد.
من از دیوید خواسته ام به مهمانی برود.
من از دیوید خواسته ام که به مهمانی بیاید.
به مهمانی موریل می روی؟ نه، از من نپرسیده اند.
خورخه از ما برای شام جمعه آینده خواسته است.
ایان از ما برای شام جمعه آینده خواست.
در واقع آنها از ما خواسته اند تا آخر هفته را بمانیم.
گرگ 250000 پوند برای خانهاش میخواهد (= انتظار دارد پرداخت شود).
او بیش از حد از من می خواهد - من نمی توانم همیشه آنجا باشم تا به او کمک کنم.
زمانی که رئیستان از شما میخواهد آخر هفتهها و همچنین عصرها کار کنید، خیلی از شما میپرسد.
enquiredUK
درخواست شد انگلستان
queried
پرس و جو شد
questioned
مورد سوال قرار گرفت
quizzed
سوال کرد
grilled
کباب شده
interrogated
مورد بازجویی قرار گرفت
interviewed
مصاحبه کرد
probed
کاوش شده
examined
مورد بررسی قرار گرفت
inquiredUS
ایالات متحده را درخواست کرد
investigated
فشرده شده است
pressed
پرست
prest
ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد
scrutinizedUS
نقاشی شده
canvassed
تعلیمی
catechized
بررسی شد
checked
معاینه متقابل
cross-examined
تفتیش عقاید
inquisitioned
پمپاژ شده
pumped
متقابل سوال شده
cross-questioned
پرسیده شد
enquired of
احساس کرد
felt out
متوجه شدم فهمیدن پی بردن
اصابت
ضربه زدن
پرس و جو کرد
made inquiries
سوزن دار
needled
یک سوال به
اطلاعات درخواست شده
requested information
اطلاعات درخواستی از
requested information of
answered
جواب داد
replied
پاسخ داد
responded
توضیح داد
retorted
متذکر شد
explained
بازگشت
remarked
گفت
returned
نظر داد
said
به دنبال
sayed
واکنش نشان داد
told
بازخورد داده شد
answered back
به عقب شلیک کرد
commented
برگشت صحبت کرد
followed up
برگشت
reacted
برگشت با
feedbacked
برگشت به
talked back
back talked
came back