bum

base info - اطلاعات اولیه

bum - ماتحت

noun - اسم

/bʌm/

UK :

/bʌm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bum] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • They've been sitting on their bums all day doing nothing.


    آنها تمام روز روی دست و پا نشسته اند و هیچ کاری انجام نمی دهند.

  • a beach bum (= somebody who spends all their time on the beach without having a job)


    ادم ساحلی (= کسی که تمام وقت خود را در ساحل می گذراند، بدون اینکه شغلی داشته باشد)

  • The city at night intimidated me with the bums and dealers shouting out abuse.


    شهر در شب مرا با ادم‌ها و دلال‌هایی که فریاد می‌کشیدند می‌ترساند.

  • He's nothing but a no-good bum!


    او چیزی نیست جز یک آدم بداخلاق!

  • They're not bothered about attracting the right audience—they just want bums on seats.


    آنها در مورد جذب مخاطب مناسب اذیت نمی‌شوند - آنها فقط می‌خواهند آدم‌ها روی صندلی‌ها بیفتند.

  • He was soon given the bum's rush from the club.


    او به زودی با عجله ولگرد از باشگاه مواجه شد.

  • He dropped out of college and became a beach bum.


    او کالج را رها کرد و به یک ولگرد ساحلی تبدیل شد.


  • او کالج را رها کرد تا زندگی یک آدم کاذب ساحلی را رهبری کند.

  • He gave us bum directions, but we eventually found the place.


    او به ما راهنمایی های بدی داد، اما ما در نهایت مکان را پیدا کردیم.

  • Could I bum a cigarette off you?


    آیا می توانم یک سیگار را از تو دور کنم؟

  • Mike called him a bum for throwing gum at a fan.


    مایک به خاطر پرتاب آدامس به طرف یک هوادار او را ادم نامید.

  • He’s got a bum knee from playing football.


    او به دلیل بازی فوتبال زانوی ناتوانی دارد.

  • Could I bum a couple of bucks from somebody?


    آیا می توانم چند دلار از کسی بدم؟

synonyms - مترادف
  • buttocks


    باسن

  • backside


    پشت


  • پایین


  • عقب

  • rear


    صندلی


  • دنده

  • rump


    چاقو

  • haunches


    لب به لب

  • butt


    دم


  • گونه ها

  • cheeks


    نان ها

  • buns


    توش

  • tush


    خلفی

  • posterior


    فانی

  • fanny


    غنیمت

  • booty


    پایه

  • fundament


    Nates

  • nates


    داف

  • duff


    derriere

  • derriere


    کابوس

  • caboose


    کیستر

  • keister


    هاینی

  • heinie


    بریچ

  • breech


    چکمه

  • bootie


    ژامبون ها

  • hams


    هنکرها

  • hunkers


    می توان

  • keester


    قسمت عقبی

  • can


    سختگیر

  • hindquarters


  • stern


antonyms - متضاد

  • عالی


  • خوب

  • first-class


    اولین کلاس

  • first-rate


    درجه یک


  • درجه بالا

  • high-grade


    برتر

  • superior


    فوق العاده

  • top-notch


    شگفت انگیز انگلستان


  • خارق العاده


  • بزرگ

  • marvellousUK


    ستاره ای

  • superb


    پر شور

  • fantastic


    شگفت آور


  • خیالی

  • awesome


    شگفت انگیز ایالات متحده

  • stellar


    درخشان

  • splendid


    بالا

  • sensational


    روکش کردن

  • fabulous


    ترک خوردن

  • terrific


    سرد

  • fantabulous


    الهی

  • supreme


    برجسته

  • marvelousUS



  • top


  • topping


  • cracking



  • divine



  • outstanding


لغت پیشنهادی

poems

لغت پیشنهادی

trigger

لغت پیشنهادی

adopting