apple
apple - سیب
noun - اسم
UK :
US :
میوه ای گرد سخت که پوست قرمز، سبز روشن یا زرد دارد و داخل آن سفید است
یک شرکت کامپیوتری آمریکایی که شناخته شده ترین محصولات آن عبارتند از آی پاد، آی پد و آیفون
a type of computer made by this company. These machines are regarded as being easy to use and have a different operating system from PCs. They are usually called ‘Macs’.
نوعی کامپیوتر ساخت این شرکت. استفاده از این ماشین ها آسان است و سیستم عامل متفاوتی با کامپیوترهای شخصی دارند. آنها معمولا Mac نامیده می شوند.
میوه ای گرد با گوشت سفت و سفید و پوست سبز، قرمز یا زرد
میوه ای گرد و خوراکی با پوست قرمز، سبز یا زرد یا درختی که روی آن رشد می کند
به آرامی دستم را به کناری میبرم و یک سیب را از درخت میکنم، سپس آن را رها میکنم.
اما وقتی قورت داد، اولین لقمه سیب ترد گلویش را آزار داد و تقریبا گریه کرد.
Yes crushed apple was a very good medicine when properly blended with glucose and sterile milk for small stomachs.
بله، سیب له شده هنگامی که به درستی با گلوکز و شیر استریل برای معده های کوچک ترکیب شود، داروی بسیار خوبی بود.
ظاهر او مرا به یاد عروسک سیبی بامزه ای انداخت که در نمایشگاه می خرید.
اگر یک سیب گندیده در دسته داشته باشید، روی بقیه تأثیر می گذارد.
تصور کردم که چگونه سیب در رختخواب من قرار گرفته است.
آنها به فکر راههایی افتادند که سیب را بیاندازند.
سیب ها را پوست بگیرید و هسته بگیرید.
یک پای سیب
apple sauce/juice
سس / آب سیب
باغی با سه درخت سیب
سیب را گاز گرفتم.
او خیره چشم پدرش است.
آنها واقعاً سیب و پرتقال هستند.
هر دو عالی هستند اما نمی توان سیب و پرتقال را با هم مقایسه کرد.
این یک وضعیت کاملاً متفاوت است، سیب و پرتقال است.
مقداری شکر به سیب خورشتی اضافه کنید - هنوز کمی ترش است.
او فقط آنجا نشسته بود و یک سیب می خورد.
سیب ها پس از انداختن روی زمین همه کبود شده بودند.
برای پوست کندن یک سیب
apple pie/sauce
پای سیب / سس
یک درخت سیب
شهر
municipality
شهرداری
کلان شهر
metropolis
کیهان شهر
megalopolis
دهکده
cosmopolis
بورگ
megacity
توافق
hamlet
بخش
burg
شهرستان
شهرنشینی
borough
پوبلو
township
خوابگاه
conurbation
باندهای
burgh
صندلی
pueblo
میله ها
dorp
منطقه شهری
boondocks
جنگل آسفالت
سوت توقف
sticks
انجمن
مرکز شهر
asphalt jungle
شهر کوچک
whistle-stop
ناحیه
سرمایه، پایتخت
مستعمره
مرکز ایالات متحده
metropolitan area
colony
centerUS
کشور
countryside
حومه شهر