bland
bland - ملایم
adjective - صفت
UK :
US :
بدون هیچ هیجان، نظرات قوی، یا شخصیت خاص
غذایی که ملایم است طعم بسیار کمی دارد
نداشتن ذوق یا شخصیت قوی یا عدم نشان دادن علاقه و انرژی
lacking a strong or particular flavor; not interesting
فاقد طعم قوی یا خاص؛ جالب نیست
زبان در سخنرانی او عمداً ملایم بود.
اگر سس نرم بود، کمی سرکه دیگر اضافه کنید.
ظاهر آنها خوب است، اما طعم آنها ملایم است و پس از گرم شدن، مربای قهوهای آبدار تبدیل میشود.
ظاهر ملایم کالج باعث شد کمی غیر دوستانه به نظر برسد.
To that end the carpeting in virtually all the residences is a bland beige -- making the homes easier to sell.
برای این منظور، فرش تقریباً در تمام خانهها به رنگ بژ ملایم است و فروش خانهها را آسانتر میکند.
بیشتر شرح شغل ها بی مزه، خسته کننده و کاملاً فاقد رنگ هستند.
توفو یک غذای ملایم است که از دانه های سویا تهیه می شود.
ابتدا از هر غذای ملایمی که الک شده یا پوره شده است، بخش های کوچکی به کودک بدهید.
He had the same bland good looks, the same friendly if formal manner and the same knack for courteous evasion.
او همان قیافهی ملایم و خوشنظر، همان رفتار دوستانه و در عین حال رسمی و همان استعداد طفره رفتن مؤدبانه را داشت.
آنها از نظر طعم ملایم و تقریباً بدون بو هستند.
چند آهنگ بی مزه در رادیو
For the second time Daley had misjudged the voter appeal of a seemingly bland, stolid, young lawyer named Richard Ogilvie.
برای دومین بار دیلی در مورد درخواست تجدیدنظر رای دهندگان یک وکیل جوان به ظاهر ساده لوح و احمق به نام ریچارد اوگیلوی قضاوت اشتباهی کرد.
a bland suburban neighborhood
یک محله آرام حومه شهر
در بهترین حالت انتظار همدردی ملایمی از او داشت، اما جرقه هایی که در چشمانش می زد، واقعی بود.
bland background music
موسیقی پس زمینه ملایم
یک رژیم غذایی نسبتا ملایم از سوپ، ماهی و نان
این سس نسبتاً ملایم است.
یک لبخند ملایم
پس از این جلسه بیانیه ای بی ادبانه صادر شد.
او به خاطر وجهه ملایمش مورد انتقاد قرار گرفت.
تالار شهر قدیمی با یک ساختمان اداری ساده و شیشه ای و فولادی جایگزین شد.
با حالتی ملایم به او خیره شد.
تلویزیون دولتی کرایه معمولی خود را برای مصاحبه های تند و زنده قطع کرد.
من مرغ را کمی بی مزه می دانم.
موسیقی پاپ این روزها خیلی ملایم است.
این سس طعم تند دارد و اصلا ملایم نیست.
dull
کدر
boring
حوصله سر بر
uninteresting
غیر جالب
humdrum
زمزمه
insipid
بی مزه
unexciting
غیر هیجان انگیز
تخت
prosaic
منثور
tedious
خسته کننده
monotonous
یکنواخت
commonplace
عادی
uninspiring
بی انگیزه
dreary
دلگیر
lifeless
بی جان
uninspired
بدون الهام
colourlessUK
بی رنگ انگلستان
characterless
بی شخصیت
stale
کهنه
drab
خشک
mundane
دنیوی
رام کردن
tame
ضعیف بریتانیا
lacklustreUK
بی رنگ آمریکا
colorlessUS
بی درخشش ایالات متحده
lacklusterUS
غیر قابل توجه
unremarkable
پوچ
vapid
معمولی
کلافه کننده
wearisome
پیش پا افتاده
tiresome
trite
جالب هست
stimulating
تحریک کننده
blasé
بی احترامی
هیجان انگیز
inspiring
الهام بخش
rousing
برانگیزاننده
turbulent
آشفته
bitter
تلخ
blase
blase
روشن
delicious
خوشمزه - لذیذ
distinctive
متمایز
lively
زنده
شدید
تیز
tasty
خوش طعم
unfriendly
غیر دوستانه
ungracious
بی رحم
yummy
لذیذ
zingy
زنگی
inspirational
هم زدن
stirring
نشاط آور
uplifting
در حال حرکت
moving
دلگرم کننده
encouraging
ایجاد انگیزه
exhilarating
پرشور
motivating
انگیزشی
impassioned
موثر بر
motivational
احساسی
affecting
emotive
