afterwards
afterwards - پس از آن
adverb - قید
UK :
US :
پس از یک رویداد یا زمانی که قبلا ذکر شده است
بعد از زمان ذکر شده
همسرش در ماه ژوئن بیمار شد و بلافاصله پس از آن درگذشت.
عمل نسبتاً دردناک بود، اما بعد از آن احساس خیلی بهتری داشتم.
اما دیگر خیلی دیر شده بود و ویکلینگ خیلی زود پس از آن استعفا داد.
وقتی بیرون آمدم خون روی چمن ها را به یاد دارم.
در مقابل، الیس فرم بسیار خوبی از خود نشان داد تا اینکه اخراجش که بعداً گفت او را شگفت زده کرد.
چند سال بعد در یک سوپرمارکت با او برخورد کردم.
For a while my wife and I were helpless with laughter, but trying to clean up afterwards taught us a lesson!
مدتی من و همسرم از خنده درمانده بودیم، اما تلاش برای تمیز کردن بعد از آن به ما درسی داد!
Other members of their families were upstairs dancing, and afterwards they all walked home in a group.
سایر اعضای خانواده آنها در طبقه بالا مشغول رقصیدن بودند و پس از آن همه گروهی به خانه رفتند.
Immediately afterwards they had a grand Field Day.
بلافاصله پس از آن، آنها یک روز صحرایی بزرگ داشتند.
پس از آن او برای آنچه که گفته بود متاسف شد.
حالا بریم بیرون و بعد غذا بخوریم.
اندکی بعد دوباره او را ملاقات کرد.
او خانواده اش را برای صرف شام در یک رستوران برد و کمی بعد بیمار شد.
آنها تصمیم گرفتند فرزند دیگری داشته باشند و جیک مدتی بعد به دنیا آمد.
من و استیو تا سال ها بعد با هم دوست بودیم.
فقط بعد از آن متوجه شدیم که چقدر خوش شانس بودیم که فرار کردیم.
چای خوردیم و بعد مدتی در باغ نشستیم.
آنها از هم جدا شدند و به زودی / اندکی بعد جین کشور را ترک کرد.
بعد
subsequently
متعاقبا
سپس
بعد از
بعد از آن
در نهایت
و به دنبال آن
thereupon
پس از آن
afterward
بعد از این
در تاریخ بعدی
thereafter
در دنباله این
بعد ها
بعد از این رویداد
در زمان بعدی
در زمان مناسب
بعد از مدتی
به تازگی
به موقع
در نتیجه
latterly
پایین خط
پایین جاده
consequently
پشت
کم کم
در مدتی
ensuingly
بعد از آن زمان
از این پس
thenceforth
